سهیلا زرندی 

طبق گزارشات  در یک سخنرانی  برای مدیران و کارکنان بینوای شهرستان کاشان » سید رضا عظیمی » مدرس حراست کل استان داری خراسان رضوی ایشان چنین فرموده اند :

مدرس حراست کل استان‌داری خراسان رضوی ،رضا عظیمی ،روز پنج‌شنبه‌ی گذشته (۲۷ آذر-۱۸ دسامبر) در سخنانی در جمع مدیران و کارکنان ادارات شهرستان کاشان گفته: «طراحی و تأسیس این اتاق فکر از سوی آمریکایی‌ها در امارات ۱۲ دلیل داشت که مهم‌ترین آن برداشتن سفره از جلوی پای ایرانی بود تا راحت‌تر بتوانند کشور ایران را بدون خون‌ریزی تصرف کنند.»عظیمی با انتساب جمله‌ای به «جوزف نای»، استاد دانشگاه و محقق برجسته‌ی امریکایی مبنی بر این‌که «برای از بین بردن ایرانی‌ها باید سقف هزینه‌های‌شان را افزایش داد تا افراد طلب‌کار از دولت زیاد شوند»، اضافه کرد: «اگر امروز نتوانیم سبک زندگی خود را در کشور مدیریت کنیم، چنانچه روزی یک گونی پول هم به مردم داده شود باز هم طلب‌کار هستند.»

وی هم‌چنین مدعی شد امریکایی‌ها  با تأسیس اتاق فکر در امارات متحده عربی  «پیتزا را وارد ایران و جایگزین آبگوشت کردند  تا با پیتزا هائی  که محتوی انها  پر از میکروفیلم‌هایی کردند تا اطلاعات را از ایرانی‌هابگیرند».

حال باید دید که این امریکائی های کافر از روده بزرگ یا روده کوچک ما ایرانی ها  قصد داشتند اطلاعات بگیرند …!! » این حرف سید رضا عظیمی » آدم رو یاد سریال صمد و سرکار استوار میندازه و اینکه چطور صمدها اکنون در رأس حکومت جلوس کرده اند ….

یکی نیست به این مردک مدرس! بگه اولأ چرا امریکائی ها اتاق فکرشون رو در امارات متحده عربی تشکیل بدهند و بعدش بیان  یک غذای ایتالیائی رو بخوان به خورد ملت ایران بدن که چی بشه  ……به نظر ایشون شب قبل از این سخنرانی می خواستند خانم بچه ها رو طبق سنت همیشگی به صرف آبگوشت به دیزی سرا ببرند …که بچه ها مخالفت کردند و پیتزا خواستند ….ایشون هم همین داستان بی سر و ته رو به بچه هاش گفته و چون نتونسته اونها رو قانع کنه و شام با اجازه بیت رهبری پیتزا خوردند همگی  ……توی سخنرانی اومده واسه اون کارمندای بدبخت بیچاره هی فک زده … و خواسته زورش رو به اونها برسونه ….البته چه معلوم که همه اون کارمندها هم همون شب دست خانم بچه ها شون رو نگرفتند و نرفتند یه جا واسه صرف پیتزا !!

حالا تصور کنید چقدر اطلاعات همون یک شب به دست امریکائی ها رسیده !!

بعد از خواندن این خبر ،من از نبوغ آقای عظیمی نه ،ولی از شعور حضار جلسه حقیقتا شگفت زده شدم.در ایران چه می گذرد؟دلیل اینکه هر کسی به خود اجازه می دهد چرندیاتی ببافد و در هیئت یک متخصص بیان  کند و مخاطبین سخنانش را گوسپند بپندارد چیست؟چه بر سر جامعه ایران آمده است؟چرا مردم این جامعه به جایی رسیده اند که هر اراجیفی برایشان بیان می شود؟آیا در مجموعه ای که این فرد برایشان روده درازی می کرده ،شعور همه حضار در حد شنیدن این خزعبلات بوده؟آیا جامعه ایران به جایی رسیده که به جای تحلیل روابط منطقی بین علتها و معلولها،اجازه می دهد هر کلام بی ربطی بخوردش داده شود؟این سخنرانی در جمع مدیران و کارکنان ادارات شهرستان کاشان انجام شده است.

این کشور در کجای ورطه سقوط و ویرانی است؟کلمه مدیران ترسناک است،آیا تحصیل کردگان و صاحبان تخصص و صاحبان مناصب یک شهر ،در درجه ای از سطح شعور و فهم هستند که خوراک یک نشست برایشان چنین اراجیفی باشد؟یا دانش کافی دارند اما انرا به ازای میزی که پشتش می نشینند معاوضه کرده اند؟تصمیم گیرندگان در کشور ما با این استدلالها 80 میلیون را به خاک سیاه نشانده اند؟

چه خصیصه های در جامعه ایرانی وجود دارد که اجازه ظهور و عرض اندام به افرادی مثل آقای عظیمی را می دهد؟ایشان گفته اند امریکایی ها در پس توطئه ای عظیم پیتزا را وارد ایران کردند تاجایگزین آبگوشت کنند تا ایرانی جماعت دیگر نتواند پای سفره با هم درد دل کنند.عجبا به نبوغ شما آقای عظیمی،جای تعجب است که از طرف ناسا نیامدند شما را بدزدند،که از چنین مغزی باید در آنجا استفاده شود.

آقای عظیمی شما با گوشت کیلویی سی و چند هزار تومانی قصد برپایی ضیافت دیزی آبگوشت برای ملتی را دارید که هفتاد درصدش زیر خط فقر هستند؟و هر روز بر تعداد بی خانمانها و کارتون خوابهای آن افزوده میشود.می خواهید پای این سفره های ایرانی، پای درددل چه کسانی بنشینید؟پای بازماندگان و خانواده اعدامیان دهه شصت؟یا مادران داغدیده؟پای درددل زنان خودفروش که آمارشان در سایه جمهوری جهل و جنون تصاعدی بالا می رود یا پای درد دل کودکان کار که در خیابانها به وفور دیده می شوند؟

شاید هم پای خیل عظیم تحصیل کردگان بیکار،دانشجویان،دگراندیشان،روزنامه نگاران زندانی؟پای صحبت مادران پارک لاله؟بهاییان ودراویش؟پای صحبت کارگران بیست و چند ماه حقوق نگرفته؟یا پای درد دل از میلیاردها اختلاس ؟جدا برای کدامیک از این مردم ستم دیده این سفره می خواهید پهن شود،یعنی شما درد دل این مردم را نمی دانید؟یعنی تمام مشکلات را میشود بست به ناف پیتزا و آبگوشت که اگرجایگزین شود همه چیز حل خواهد شد؟نه آقای عظیمی درد این ملت ناآگاهی توام با بی تفاوتی و ترسی است که به شب پره گانی مثل شما میدان برای خوش رقصی داده است.

بله من هم با شما در مورد توطئه موافقم،توطئه امریکا و انگلیس ،درست می گویید.توطئه ای که به یک شورش عظیم و بی خاصیت انجامید تا بعد از سی وشش سال دور خودمان چرخ زدن،امروز به جایی برسیم که شما چنین اراجیفی را بر زبان بیاورید و مشتی گوسپند تاییدتان کنند؟توطئه ای که ملتی را به سقوط و اضمحلال کشاند.اما آقای عظیمی،شما به نوبه خود باید ممنون این توطئه و توطئه گران باشید که اگر آنها نبودند این استعداد ذاتی شما در تحلیل مسایل یقینا کور شده بود.