اینروزها در فضای مجازی کلیپ هائی می بینیم که در » آزادی های یواشکی » نام گرفتند . در این ویدئو کلیپ ها و یا گاه تصاویر شاهد این هستیم که دختران و زنان جوان با کنار گذاشتن روسری در خیابان های فرعی و یا پس کوچه ها و گرفتن تصاویر و کلیپ ها و ارسال آن در فیس بوک ها به اعتراض های خود علیه حجاب اجباری ادامه می دهند .

البته شاید ما  بیش از آنچیزی که می بایست روی این روش اعتراضی حساب می کنیم  !! ولی تصورش را بکنید اگر از هر 10 زن حداقل 5 نفر تصمیم بگیرند که به صورت یکسان در روزهای مشخص بدون رعایت حجاب به خیابان ها بیایند و آقایان هم موبایل هایشان را کنار گذاشته و مسلح به هر گونه سلاحی از یک تکه آهن گرفته تا چوب و یا چاقو همراه زنان در خیابان ها راه پیمائی کنند و در صورت بروز هر گونه مشکل پاسخ دندان شکن به مهاجمان سپاه و گشت ارشاد بدهند شاید بشود گفت که موفقیتی حاصل خواهد شد .

دوستان و هم وطنان من ، همیشه ما شنیده ایم که ادیان انتخابی هستند نه اجباری ولی تاریخ گواه است که تمامی ادیان به اجبار به مردم در گوشه و کنار دنیا تحمیل شده است ولی در قرن حاضر تنها دینی که همچنان بدون رعایت حقوق مدنی و اجتماعی مردم در حال تعرض به مردم و سلب آزادی های اجتماعی و مدنی آنهاست ، دین اسلام است .

در دین اسلام زنان از هیچگونه حقوق و ارزش انسانی برخوردار نیستند و این دقیقأ بر خلاف ادعاهای روحانیونی است که مدعی هستند که زن در اسلام از جایگاه والائی برخوردار است . 

تا پایان دوران قاجاریه به دلیل نفوذ مطلق اسلام در کشور و قوانین مدنی رایج زنان روزگار بسیار دشواری را داشتند تا اینکه پس از روی کار آمدن حکومت رضا شاه و تغییر قوانین و دادن حقوق های اجتماعی به زنان و کشف جچاب زنان در عرصه های اجتماعی جضور داشتند و این روند تا سال 1357 ادامه داشت .

زنان دوشادوش مردان در اجتماع حضور پرنگی داشتند و این مسئله همواره موجبات نارضایتی روحانیون بود ، و شاید گزافه نباشد که بگوئیم ریشه اصلی مخالفت روحانیون با دولت شاهنشاهی عمدتأ به دلیل حضور زنان در عرصه های اجتماعی بود.

پر واضح است  در هر جامعه ای که نیاز است تا قدم های فرهنگی جهشی به سمت مدرنیته  بر داشته شود ، خرابی هائی هم بوجود می آید  که می تواند تأثیرات منفی فرهنگی را در بر داشته باشد ، که عمده فریادهای اعتراضی روحانیون در دوران حکومت پهلوی به آزادی های اجتماعی و گرایش های » غربی » در فرهنگ اجتماعی و فساد اخلاقی و غیره و غیره بود …اما دوست دارم در اینجا به نکته ظریفی اشاره کنم در دوران حکومت پهلوی که به گفته روحانیون » ارزش های مذهبی نادیده گرفته می شد » مردم مومن تر از امروز بودند میخانه ها ، کاباره ها ، دانسینگ ها ، و ….نه به زور و حکم دولتی بلکه با میل و اعتقاد فردی بسته میشد و مردم حتی در خانه هایشان هم رعایت می کردند ، من به خوبی به یاد دارم که در خانه پدری هرگز صدای موسیقی شنیده نمی شد در ایام ماه محرم و یا عاشورا و تاسوعا و یا اربعین و … و ما همگی لباس سیاه به تن می کردیم ….

ولی امروز در مراسم های عزاداری مذهبی ، دختران با آرایش زیاد و پسران با لباس های رنگارنگ و طرز عجیب آرایش مو در خیابان ها پیاده و یا با ماشین هایشان ویراژ می دهند و فقط سعی در گرفتن شماره تلفن همدیگر هستند ..

و این آخوندها حالا ادعا می کنند که به دلیل حفظ موازین اسلامی » شدت برخورد با بدحجابی » را تا ایجاد امنیت اخلاقی در جامعه ادامه خواهند داد .

ای کاش این آقایان می دانستند که هرگز نمی شود جامعه را به قرون وسطی برگرداند ، و این فساد اخلاقی که در اجتماع امروز ما بوجود آمده ، تعداد بالای افراد مبتلا به ایدز، نوزادانی که با بیماری ایدز به دنیا می آیند و دهها نوزادی که پس از بدنیا آمدن از رابطه نامشروع مانند زباله در خیابان ها پیدا می شود ، همه و همه گواه از این دارد که این حکومت نه برای حفظ اسلام بلکه برای ضربه زدن به اسلام بر سر کار آمده است .

به هر روی به نظر برخی زنان و دختران جوان بر آن شده اند تا این زنجیر اسارت » حجاب » را از سر بازکنند ، اما دوستان تا یک همبستگی و همیاری همگانی نباشد این رویه هم به مرور کارائی خود را از دست می دهد .

زنان ایران می بایست با یک برنامه ریزی مدون و هماهنگی لازم در گروه های بزرگتر و یکصدا و همزمان بدون داشتن حجاب در میادین عمومی  و خیابان ها در شهرها ی مختلف تجمع کنند . مردها هم می بایست که آماده مقابله با تهاجم نیروی انتظامی و گشت ارشاد و ….باشند و فراموش نکنند که به جای گوشی های همراه برای فیلمبرداری از ضرب و شتم زنان بی حجاب چوب و چماق و هر گونه سلاح دفاعی دیگر در دست داشته باشید .

زنان در تحولات اعتراضی سال 88 پیشگام بوند و حضور پر رنگی داشتند ، و در طی 36 سال گذشته بالاترین فشارهای اجتماعی و مدنی را تجربه کرده اند به همین دلیل می توان امید داشت که فروپاشی نظام پوشالی اسلامی در ایران به دست زنان دلیر ایرانی انجام پذیرد ، و من به عنوان یک زن ایرانی از تمامی مردان غیور ایران می خواهم دوشادوش خواهر ، مادر، دختر و همسر خود در این اعتراضات مدنی شرکت و از ناموس خود دفاع کنند و نگذارند که مشتی اوباش بسیجی و یا سپاهی و یا گشت ارشاد به نوامیس آنها تعرض کنند .

چوب و چماق و کلوخ در دست پا به پای  زنان در خیابان ها باشید برای ابراز مخالفت با حجاب اجباری …..