دانشجویان دانشگاه تهران خواستار عزل «فرهاد رهبر»از ریاست دانشگاه تهران هستند .
ولی کو گوش شنوا !
تشکل های دانشجوئی در دانشگاه تهران و دانشکده های زیر مجموعه آن به جدیت تقاضای برکناری » فرهاد رهبر » را داشته و می گویند این فرد بیش از موعد مقرر در این پست مدیریت مانده و از آنجائیکه سوابق کاری اش در زمینه وزارت اطلاعات بوده فضای دانشگاه تهران را بسیار امینیتی ساخته و به حقوق دانشجویان و حتی اساتید احترام نگذاشته و با اجبار بازنشستگی زود هنگام برای اساتید آنان را با افراد غیر متخصص و غیر حرفه ای که حتی رزومه و سوابق تدریس هم ندارند جایگزین کرده و به همین دلیل در شش سال گذشته کیفیت تحصیلی در دانشگاه تهران در مقایسه با مراکز دانشگاهی دیگر در داخل و خصوصأ در مقاطع بین المللی افت بسیار داشته و باعث رکود سطح کیفی آموزش شده است .
از طرفی روزنامه کیهان با اشاره به این موضوع عنوان کرده است که : «افراطیون لانه کرده در وزارت علوم پس از کودتای خزنده در 23 دانشگاه و پژوهشگاه، درصدد برکناری رئیس دانشگاه تهران هستند.»
کیهان در ادامه علنأ این خواست مشروع دانشگاهیان را به یک کودتای خزنده تشبیه نموده و به طرفداری از فرهاد رهبر پرداخته و مدعی است که : حلقه انحرافی در دولت قبلی نیز درصدد برکناری فرهاد رهبر بودند اما مقاومت وزیر علوم وقت، مانع از این امر شد.!!؟
از طرفی دانشجویان و اساتید دانشگاه تهران با محکوم نمودن جانبداری های بی پایه و اساس از فرهاد رهبر معتقدند که : باید از حامیان پروپاقرص فرهاد رهبر که اینک سنگ او را در رسانهها و یا برخی تشکلهای سیاسی مجلس (همچون جبهه پایداری) به سینه میزنند پرسید طی دوران ریاست ۶ سالهٔ ریاست ایشان بر دانشگاه تهران چه گُلی بر سر این دانشگاه، اساتید و دانشجویانش زده شده است که اینگونه فریاد وااسفا سردادهاند؟ طی این مدت جایگاه و رتبهٔ جهانی و منطقهای دانشگاه تهران آیا پیشرفتی داشته است؟ آیا رییس مهمترین دانشگاه کشور توانسته است مانع از فرار مغزها شود و یا برعکس خود و سیاستهای اشتباهش یکی از عوامل تشدید فرار مغزها به خارج بوده است؟ آیا در این دوران دانشگاه تهران به بهانههای سیاسی دانشجوی ستاره دار داشته است، استاد اخراجی و یا بالاجبار بازنشسته شده داشته است و یا خیر؟ آیا نحوهٔ جذب بخش قابل توجهی از اعضای هیات علمی در این دانشگاه طی این سالها بر اساس شایسته سالاری و ضابطهمندی بوده است و یا خیر بر اساس معیارهای دیگر و ناشناخته؟ آیا ریاست ایشان در راستای توانمندسازی برنامهٔ سند چشم انداز ۲۰ سالهٔ مورد نظر رهبری برای تبدیل ایران به قطب اول علمی منطقه بوده است یا خیر؟
و در ادامه یک لیست که حاوی 20 دلیل عمده که برای برکناری » فرهاد رهبر » از پست ریاست دانشگاه تهران است را برشمردند و ما در اینجا فقط تیتر وار به این دلایل خواهیم پرداخت .
۱- لزوم احترام به رای و خواست مردم
۲- طولانی شدن دورهٔ ریاست فرهاد رهبر بر دانشگاه تهران
۳- لزوم هماهنگ شدن ریاست دانشگاه تهران با سیاستهای وزیرعلوم و دولت
۴- عدم پیشرفت علمی دانشگاه تهران به نسبت رقبای منطقهای و بین المللیاش
۵- عدم تطبیق با برنامهٔ سند چشم انداز ۲۰ سالهٔ کشور
۶- عدم حمایت از حقوق دانشجویان ستاره دار توسط رییس دانشگاه تهران در دوران ریاستش
۷- ادامهٔ اخراج و یا بازنشستگی اجباری اساتید برجسته طی ۶ سال گذشته در این دانشگاه
۸- کاهش کیفیت علمی دانشگاه
۹- تاکید بر سیاست پولی کردن تحصیلات عالیه و پیامدهای منفی آن
فوق لیسانس ۲۰ میلیون تومان و دکترا ۵۰ میلیون تومان؛ اینها از جمله افتخارات دانشگاه فعلی تهران و مدیریت آن محسوب میشود. این امر باعث کاهش کیفیت ورود دانشجویان به دانشگاه و پردیسهای مرتبط با دانشگاه تهران به بهانهٔ درآمدزایی دانشگاه شده است.
۱۰- عدم داشتن برنامه برای جلوگیری از فرار مغزها و کمک غیرمستقیم به گسترش این پدیده.
۱۱- عدم تطبیق پیشینه و سبقه کاری –امنیتی وی برای ریاست یک دانشگاه
۱۲- حاکم شدن فضای امنیتی و پادگانی بر کوی دانشگاه تهران
۱۳- اعمال گرایشهای سیاسی در انتخاب و تعیین روسا و مقامات مختلف دانشگاه و دانشکدهها
۱۴- اعمال تفسیرهای عمدتاً خلاف قانون و خلاف آیین نامههای مصرح در موارد مختلف: نحوهٔ برخورد با قبول شدگان بورسیه و عدم پذیرش آنها، بازنشست کردن اجباری برخی از اساتید و عدم پرداخت حقوق آنها و….
۱۵- جذب قابل تامل اساتید تازه کار و بدون رزومه و سابقهٔ علمی قابل دفاع در گروههای مختلف
۱۶- عدم ارتباط مناسب با دانشجویان و دیدار و برخورد مناسب با آنان
۱۷- عدم گسترش مناسب امکانات رفاهی برای اساتید و دانشجویان: مورد زیر گرفته شدن پای یک دختر دانشجو توسط سرویس دانشگاه و عملکرد فاجعه بار در قبال این دانشجو قابل توجه است که تنها زمانی دانشگاه تهران و مدیرانش وارد عمل شدند که یکی از نمایندگان کُرد مجلس از ماجرا آگاه شد و به نامه نگاری به مراکز مختلف دست زد.
۱۸- کاهش قابل توجه فعالیتهای صنفی دانشجویان و ایجاد محدودیتهایی برای آنان در دورهٔ ریاست فرهاد رهبر بر دانشگاه تهران
۱۹- عدم پیگیری مسالهٔ حمله به کوی دانشگاه تهران در حادثهٔ تلخ ۸۸، و عدم حمایت از دانشجویان: در حالی که بسیاری از فعالان و چهرههای سیاسی بر لزوم بررسی سریع و دقیق حادثهٔ تلخ حمله به کوی دانشگاه تاکید کردند اما چنین ارادهای هیچگاه از سوی رییس دانشگاه تهران نه تنها دیده نشده است بلکه مشاهده شده که فشارها بر دانشجویان مضروب و آسیب دیده از نظر امنیتی، جسمی، رفاهی، علمی و… بیشتر نیز شده است.
۲۰- گسترش فضای امنیتی در دانشگاه از طرق مختلف: از جمله افزایش بیحد و حساب اختیارات به نگهبانان ورودی و خروجی و پرسنل حراست که این امر بارها به دلیل عدم رعایت شانیت اساتید و دانشجویان مورد اعتراض قرار گرفته است اما هیچگاه با پاسخی از سوی رییس دانشگاه مواجه نشده است.
و در نهایت دانشجویان به این نتیجه گیری رسیده اند که : لزوم تغییر رئیس فعلی دانشگاه تهران است. البته همهٔ این دلایل به هیچ عنوان مبنی بر نادیده گرفتن برخی اقدامات مناسب دکتر فرهاد رهبر و یا چشم پوشی از توانمندیهای دیگر وی نیست بلکه منظور آن است که ایشان اگر به اعتقاد برخی از نمایندگان محترم مجلس یک مدیر توانمند هستند؛ دانشگاه و یا دست کم دانشگاه تهران محل مناسبی برای بروز توانمندیهای وی نبوده و میبایست در حوزهای دیگر که دارای سوابق مدیریتی در آن نیز هست از جمله حوزهٔ امنیتی و یا حوزهٔ اقتصادی، از وی استفاده کرد.
تنظیم گزارش : ساشا