سیصدو هشتادو هشتمین سالروز تولد خالق داستان های افسانه ای چون » سیندرلا، رابین هود ، زیبای خفته «

charles berut

نوشته : خاطره نورشید

هر کدام ما خاطرات خوشی از خواندن کتاب های داستانی چون » سیندرلا، شنل قرمزی ، زیبای خفته ، گربه چکمه پوش و دهها داستان دیگر داریم . بطور قطع هنوز هم در هر کتابخانه خانگی این کتاب ها در زمره محبوب ترین کتاب های داستانی قرار دارد و ما با خواندن این کتاب ها سوار بر اسب خیال هایمان شده و به دوران کودکی مان باز میگردیم ...

امروز دوازهم ژانویه 2015 زادروز نویسنده ای توانا است ، » شارلز پرولت» خالق افسانه هائی چون سیندرلا، زیبای خفته و رابین هود .

شارلز پرولت بسال 1628 در شهر پاریس – فرانسه دیده به جهان گشود ، او در یک خانواده متمول فرانسوی ( یک خانواده بورژوا) بدنیا آمد .

شارلز فرزند هفتم خانواده پرلوت بود ، وی در رشته حقوق تحصیل و به مانند پدر و برادر بزرگترش ژان به وکالت مشغول شد .

بعدها در سن شصت و هفت سالگی شروع به نوشتن کرد و یا به عبارتی به نوشته های قدیم خود سرو سامان داد و آنها را به چاپ رساند .

کتاب هائی چون سیندرلا، زیبای خفته ، گربه چکمه پوش ، بند انگشتی ، شنل قرمزی ، گریزلدای بردبار از سری داستان های مشهور او بشمار می آیند که بارها چاپ و در دهه های مختلف بصورت نمایشنامه ، اپرا، باله فیلم و موزیکال بروی صحنه رفته است .

بی شک امروز داستان های شارلز پرولت بیش از هر زمان دیگر از محبوبیت برخوردار هستند .

گفتنی است که داستان های شارلزپرولت و کتاب هایش دریچه های نوین بسوی ادبیات کودکان گشود . امور زجهانیان زادروز این مرد بزرگ را فرخنده می دارند چرا که داستان های وی همچنان خرد و کلان را شاد و مسرور می سازد .

سری کتاب های شارلز پرولت ، بسیار محبوب و موفق ولی  تنها به زبان فرانسه به چاپ رسیده بودند ، تا اینکه در سال 1729 رابرت سامبر کتا بهای وی را به زبان انگلیسی ترجمه کرد و بی شک پس از آن بود که داستان های پرولت شهرت جهانی یافت .

گفته می شود که بعد ها در برخی کتاب های پرولت چون » شنل قرمزی » تغییراتی بوجود آمده است مثلا در این داستان شنل قرمزی یک مرد است که دختری را در بیشه زار تعقیب می کند و سعی در فریب دادن اوست در حالیکه بعد ها این شنل قرمزی از انسان به یک » گرگ » تغییر هویت داد .

به هرروی باور پرولت در ساختار نوشتن کتاب شنل قرمزی این بود که به جوانان و نوجوانان بفهماند که نمی بایست به کسانیکه نمی شناسند اطمینان کنند .