نوشته های سردبیر

نوشته های سردبیر

این روزها همه چیز به کلی به هم ریخته و به نظر من توان اینکه بتونم همه چیز رو مثل سابق درست کنم رو ندارم . هر روز که می گذره اعتماد من نسبت به آدمای دوروبرم به حدی کم میشه که کار هر روز من شده شک و تردید.

مسئله سیاسی و اقتصادی دنیا هم به این شرایط دامن میزنه ، چرا که هر وقت اوضاع دنیا به هم میریزه و همه درگیر بلاتکلیفی و تردید در مورد آینده شون میشن به نظر میزان انسانیت و شرافت و اخلاق هم از بین میره …و همه توی این فکر می افتند که چطور بتونند از غرق شدن خودشون جلوگیری کنند ولو اینکه این مسئله منجر به غرق شدن دیگری بشه ..

از غرق شدن حرف زدم یاد خیلی از پناهجوهای سومالیائی ، نیجریه ای ، ایرانی و افغانی و سوری افتادم که در سال های اخیر بدون اینکه کسی بدونه صداشون توی آب های دریا خاموش شد و در نهایت تونستندکه از جنگیدن برای زنده موندن خلاص بشن … فکر اینکه زندگی آنقدر سخت بشه که تنها راه نجات مرگ باشه آدم رو به فکر میندازه .

بله داشتم می گفتم که اینروزها به کلی زندگیم ریخته به هم و نمی دونم برای ترمیم اینهمه خرابی از کجا باید شروع کنم . کاش میشد وقتی زندگی اینطور به هم میریزه یه پاک کن برداشت و تمامی خرابی ها رو پاک کرد و یا اینکه مثل یه فیلم به عقب برگردوند تمامی صحنه های بدش رو ادیت کرد و به جاش صحنه های خوب گذاشت .

اما افسوس که این امکان وجود نداره و نمیشه خرابی ها رو براحتی پاک کرد ..طوری که انگار هیچ اتفاقی نیافتاده ..

همه مردم دنیا در آرزوی همیشه جوان بودن و طولانی عمر کردن هستند واسه همین هم شیمیدان ها و فیزیک دان ها و پزشکان راه های مختلفی برای بازسازی سلول ها و بافت های بدن پیدا کردند ، کاش میشد که لزوم ترمیم خرابی ها هم برخی رو واداره که راهی برای برون رفت مردم از چنین بحران هائی پیدا کنند.

مثلأ داروئی باشه که بخوری و یا به محیط اطراف بپاشی و بتونی تمامی اتفاقات بد رو کلا محو کنی و یا اینکه بتونی به طریقی زمان رو به عقب برگردونی .

بگذریم این فکرها فقط در حد یک رویای دور و درازه و فکر نمی کنم به عمر من یکی برسه این نوع از پیشرفت تکنولوژی پس به جای اینهمه خیال پردازی بهتره برم یک راه پرکتیکال تر برای مشکلاتم پیدا کنم .