نوشته : خاطره نورشید 

آیا سریال کارادائی را دنبال می کنید ؟؟ دوست دارید بدانید که چه در روزهای آبنده قرار است رخ دهد ؟  همانطوریکه تا اینجا دیدید نظیف کارا پدر ماهور را دوباره با دسیسه نماینده مجلس ( پدر فریده ) و قاضی دادکاه ( تورگوت ) که خودش هم در مزان اتهام و در زندان بسر می برد دستگیر می شود .

پدر فریده از نفوذ خود یکبار دیگر سوء استفاده کرده و قاضی جدید پرونده را با تهدید و رشوه مجبور به دادن حکم اعدام به » نظیف کارا » می کند و این حکم صادر می شود …

پسر نظیف کارا هم که از قبل در زندان بسر می برد از دیدن دوباره پدرش بسیار ناراحت می شود ..پس از دادن حکم قصاص یا اعدام برای نظیف کارا ماهور بالاخره تصمیم می گیرد تا پدر و برادرش را از زندان فراری داده و به همراه کل خانواده از کشور فرار کنند .

نامزد خواهر ماهور که یک مأمور پلیس است به آنها در تهیه پاسپورت جعلی کمک می کند و اول نظیف کارا با فرار از زندان موافقت نمی کند ولی بعد پسرش به او بدروغ می کوید که مادرشان در حال مرگ است و به همین دلیل بهتر است که برای آخرین بار هم که شده به دیدن او برود حلاصه او متقاعد میشود و پس از خروج مخفیانه از زندان متوجه می شود که همه اش نقشه بود تا بتوانند او را متقاعد کنند تا از زندان بیرون بیاید .

از طرفی برادر فریده  از کارهای اشتباهی که کرده و با گزارش دادن ارتباط خواهرش و ماهور به رئیس دادستانی و اخراج موقت خواهرش از پست قضاوت و همینطور حکم اعدام برای پدر ماهور که در حقیقت بیگناه بود و همه  دسیسه ها از طرف » تورگات » بر علیه نظیف کارا چیده شده بود احساس گناه می کرد خودش را از بالای یک ساختمان بلند به پائین پرتاب و خودکشی می کند .

تورگات از طرف یکی از خبرچین هایش متوجه می شود که ماهور و خانواده اش کجا پنهان شدند تا بتوانند از مرز خارج شوند و این خبر را به جای پلیس به پدر فریده می دهند و پدر فریده هم جیره خوارهایش را می فرستد تا ماهور و خانواده اش را به قتل برسانند تا برای همیشه از شر خانواده » کارا » راحت شود .

اما آنها موفق به فرار می شوند و روز بعد با یک اتومبیل راهی مرز می شوند …اما در نهایت پدر ماهور » نظیف کارا » از فرار منصرف شده و خود را تسلیم پلیس مرزی می کند .