به نظر شرکت سونی به هر ترفندی برای بالابردن سطح فروش فیلم » مصاحبه » The Interview دست زد تا بتواند فروش این فیلم را با جنجالی که بوجود آورد بالا ببرد .
در ابتدا کمپانی سونی به وافع یا… این شایعه را به میدیای همیشه تشنه خبر داد که هکرها تهدید کرده اند که اگر این فیلم اکران شود حمله های سایبری بیشتری به سایت های این کمپانی شده و مضافأ هر سینمائی که این فیلم را نشان دهد باید منتظر عواقب آن باشد .
آقای اوباما هم متعاقبأ ضمن محکوم کردن حمله سایبری که کمپانی سونی مدعی است توسط کره شمالی بوقوع پیوسته از عقب نشینی کمپانی سونی و تصمیم به توقف اکران این فیلم اعلام کرد که نمی بایست به دلیل این تهدیدها از معیارهای دمکراسی کشور امریکا و آزادی بیان عقب نشینی کرد !؟
بلافاصله کره شمالی هر گونه ارتباط خود را با حمله سایبری رد و اعلام آمادگی نمود که حاضر است برای تحقیقات در اینمورد که این تهدیدات از چه سمت و سوئی بوده با امریکا همکاری کند تا عاملین این حمله سایبری مشخص شوند .
و حال با وقاحت تمام این فیلم در سینما ها و سایت ها ی مجازی قرار گرفته است و به نظر مردم مغرب زمین هم که مغزهایشان از طریق وسایل ارتباط جمعی کنترل می شود، مثل رباط های پر جوش و خروش تمام کارهای آخر سال خود را رها کرده اند و بلیط این فیلم را خریده اند که بروند و این فیلم را ببینند …..و کمپانی سونی هم با خوشحالی از فروش چند صد هزار دلاری این فیلم در چند روز اول اکران گزارش می دهند .
به نظر هیچ حمله ای چه سایبری و یا غیر سایبری هم رخ نداده و مسئولین کمپانی سونی هم در حال شمردن دلارهای شان هستند
اصولا سوال اینجاست که چرا فیلم سازان غربی به خود اجازه می دهند با به تمسخر کشیدن فرهنگ های کشورهای دیگر و یا ساختن فیلم های تخیلی مثل کشتن رهبر کشوری چون » کره شمالی » که از هر حیث یک کشوری است که به حد کافی مشکل با دنیای غرب دارد، سعی در تحریک احساس ناسیونالیستی یک ملت را دارند و به نام آزادی بیان در حقیقت باعث این می شوند که تنش های بیشتر و شکاف های عمیق تری بین ملل بوجود بیاورند .؟
چندی پیش آقای » بن افلک و جرج کلونی و گرانت هسلوف » فیلم » آرگو » را ساختند، این فیلم از هر نظر بدون تحقیقات جامع انجام شده بود ، گرچه موضوع گروگانگیری در سفارت امریکا در ایران بود ولی تا می توانستند مسلمانان را مورد حمله قرار داده و مسلمانان را در کل مردمی وحشی و بی رحم و ….جلوه دادند و این طبیعتأ باعث ایجاد خشم بسیاری شد .
البته نه تنها ساخت این فیلم از نظر تخصصی مشکل داشت بلکه از نظر صحنه پردازی و یا حقایق امر در گروگانگیری مبالغه های بسیاری شده بود … از طرفی هم صحنه آرائی فیلم ناقص بود و تهران را از نظر بافت شهری در سال 58 بمانند یک روستا به تصویر کشیده بودند ولی با تمامی این کاستی ها به این فیلم نه تنها به دلیل یادآوری مسائل گروگانگیری بلکه به دلیل حمله مستقیم به تمامی مسلمانان در کل سه جایزه اسکار دادند !!
این خود گواهی است از سمت و سوئی که فیلم های هالیوودی طی می کنند ، شاید بی ربط نباشد اگر بگوئیم که برخی فیلم سازان در هالیوود از مبالغه و مغلطه و بزرگ نمائی در فیلم های خود تا حدی افراط می کنند که ارزش حقیقی فیلم ها ی ساخته شده در هالیوود را می تواند زیر سوال برده و برخی از فیلم ها را زائیده نه تنها تخیلات بلکه توهمات تهیه کنندگان برشمرد .
حال به نظر می رسد که هالیوود پا فراتر گذاشته مبالغه و مغلطه را نه تنها در ساخت فیلم هایش یلکه در فروش فیلم هایش هم استفاده می کند. این شاید طرفندی ماهرانه باشد از نظر دست اندرکاران کمپانی های فیلم سازی در هالیوود که سعی در سودهای کلان دارند از راه فروش فیلم هایشان ولی در حقیقت نشان از رذالت روحی این افراد دارد که با ایجاد فضای ناامن و هراس و ترس همواره مردمان خود را در جدال با دشمنان خیالی در سالن های سینما و ….قرار می دهند .