ما نیمی از جمعیت ایرانیم

سهیلا

سهیلا زرندی – نویسنده و فعال حقوق بشری 

زنان در گذشته فاقد نقش های اجتماعی وهویت وفعالیت برابر با مردان بودند و بیشتر در چارچوب نقش های رایج سنتی به مانند مادری و همسری  در جامعه پذیرفته شده بودند.در زمان سلطنت رضا شاه کبیرو شروع روند مدرنیزه شدن جامعه،روشنفکران به این باور رسیدند که از مهمترین دلایل عقب ماندگی جامعه ایران،توسعه نیافته گی و عدم حضور نیمی از جمعیت،یعنی زنان جامعه است و به همت رضا شاه تلاش گسترده ای در تربیت و توسعه زنان و کشاندن آنان از پستوی خانه ها به فضاهای اجتماعی صورت گرفت.

تاسیس مدارس و انجمن های زنان و نشریات ویژه ،شروع یک مبارزه فرهنگی برای این هف بودو سعی شد  زنان به شرایطی دست یابند که بتوانند برای احقاق حقوقشان تلاش کنند.علی رغم تلاشهای فراوان به دلیل وجود موانع سنتی مذهبی توفیق چندانی حاصل نشد وعاملین در پاره ای از موارد مجبور شدند به زور و خشونت متوسل شوند.درزمان محمد رضاشاه فقید هم تلاشهای بسیاری برای حقوق زنان صورت گرفت، بهبود شرایط به سرعت برای حضور زنان در همه عرصه  های اجتماع انجام گرفت و ما در آن دوره شاهد حضور فعال زنان و بهبود قوانین به نفع زنان خصوصا در مورد لایحه حمایت از خانواده وتسهیلات آموزش و اعزام دانشجویان دختر و… هستیم که حرکتی جهت دار به سمت پیشرفت زنان و اصلاح قوانین به سود زنان بود،هجده نماینده زن مجلس،سه معاون وزیر،بیست وهشت وکیل زن،هفت زن عضو هیات مدیره حزب رستاخیز،یک وزیر زن و تعداد زیادی از زنان در عرصه های مدیریتی که تعدادشان رو به افزایش بود و طبق آمارهای سال 1351 بیش از چهار میلیون زن رسما در ایران و در تمامی عرصه ها و گام به گام  مردان ،شاغل بودند و جامعه در حال فهم و پذیرش زن به عنوان یک فرد مستقل ودارای توانایی های برابر با مردان بود.با وقوع شورش سال هزار وسیصد وپنجاه هفت ،متاسفانه تمام تلاش های قبلی برای حقوق زنان در دست انداز های مرتبط با انقلاب و جنگ و ایدئولوژی فاشیستی حاکم برجامعه به باد رفت و علی رغم وعده های فریبکارانه سران شورش ،ابتدایی ترین حقوق زنان از آنان سلب و شرایط و قوانین قرون وسطایی بر زنان حاکم شد به طوری که حتی حق پوشش اختیاری از زنان سلب گردید.

مسئله ای که بسیار قابل تامل است قوانین مرتبط با زنان می باشد که در مجلس شورای اسلامی در این سالها تصویب گردیده است.در اولین دور مجلس در برابر 323 مرد تنها چهار زن به مجلس راه یافتند ، مجلس اول، در دوران بحران سیاسی کشور تشکیل شد.

تعدد بحران‌ها و فراگیری‌شان باعث شد مسائل زنان حتی برای خود زنان نماینده هم اولویتی نداشته باشد. با این حال، در اواخر دور اول با توجه به شرایط جامعه، طرح حضانت فرزندان ،برای زنانی که همسران‌شان شهید شده یا فوت کرده بودند، مطرح و با دشواری‌های زیاد تصویب شد. اعظم طالقانی هم چندین طرح برای بهتر کردن وضعیت زنان به مجلس ارائه کرد که همه به خاطر مغایرت با قانون اساسی و شرع رد شدند.

در دور دوم مجلس، طرح بیمه زنان بی‌سرپرست مطرح شد که ‌آن هم به دلیل کارشکنی‌ها تصویب نشد، هزینه‌بر بودن و ایجاد بار مالی برای دولت، باعث می‌شد در شرایط آن زمان جامعه ،بعضی‌ها تصویب این قوانین را به صلاح ندانند.مجلس دوم مهر ننگ تصویب قانون مجازات برای بدحجابان را هم بر پیشانی دارد.مجازاتی شامل شلاق و جریمه نقدی.

در سومین دوره مجلس،۳۴‌ طرح   در مورد زنان، کودکان و خانواده بررسی شد و ۲۷مورد به تصویب رسید. تعدادی از طرح‌ها هم رد یا مسترد شد یا این که مسکوت ماند. این قوانین بیشتر قوانینی بودند که حقوق و مزایا، بیمه و… شهدا و اسرا را به خانواده آن‌ها هم منتقل می‌کرد.

در مجلس چهارم، تعداد زنان به ۹نفر رسید.فائزه رفسنجانی با کفشهای کتانی وروسری های رنگی در زیر چادر،چهره متفاوتی را به نمایش گذاشت. طرح کمیسیون زنان در این مجلس مطرح شد، اما نمایندگان آن دوره که از جناح معروف به راست بودند با آن مخالفت کردند. دلیل مخالفت هم این بود که نباید مسئله زنان را از بقیه جدا کرد. کمیسیون زنان و خانواده، سرانجام در مجلس پنجم تشکیل شد، اما در مجلس ششم در کمیسیون اجتماعی مجلس ادغام و در مجالس هفتم و هشتم به فراکسیون زنان تبدیل شد.

در مجلس پنجم، ۵۱ طرح و لایحه درباره زنان، خانواده و کودکان به مجلس تقدیم شد که ۳۷مورد به تصویب مجلس و تایید شورای نگهبان رسید. تشکیل کمیسیون ویژه امور زنان و خانواده و الحاق یک تبصره به قانون خدمت نیمه وقت بانوان و قانون اختصاص تعدادی از دادگاه‌های موجود به دادگاه خانواده از قوانین این دوره مجلس بود. طرح به روز کردن مهریه هم در این دوره به تصویب نهایی رسید.

تعدادزنان مجلس ششم سیزده نفر و از جناح اصلاح‌طلب بودند. پوشش های متفاوت با قبل، نمایندگان این دوره را از بقیه متمایز کرد.خانم الهه کولایی بدون پوشش چادر در صحن مجلس حاضر و علی رغم مخالفت های گسترده نمایندگان از موضعش عقب نشینی نکرد. الحاق ایران به کنوانسیون رفع تبعیض زنان، مهم‌ترین مصوبه فراکسیون زنان مجلس ششم بود که با مخالفت جدی مراجع تقلید مواجه شد. هرچند در ‌‌نهایت بعد از فعل و انفعالاتی ماده واحده این لایحه به تصویب مجلس رسید، اما زمانی که این مصوبه برای رسیدگی به شورای نگهبان رفت، این نهاد، آن را با اصل۹ قانون اساسی و ضروریات اسلام مانند ارث، قصاص، دیه، طلاق، شهادت، سن بلوغ، حجاب و تعدد زوجات در تعارض دانست و آن را رد کرد.

بازبینی‌ قانون‌ ممنوعیت اعزام‌ دانشجویان‌ دختر به‌ خارج‌ از کشور، طرح دیگری بود که شورای‌ نگهبان‌ آن را به‌ دلیل‌ ذکر نشدن‌ عبارت‌ اذن‌ ولی‌ قانونی، غیر شرعی‌ دانست‌ و به‌ مجلس‌ پس‌ فرستاد. اصلاح قانون طلاق، قانون عسر و حرج، افزایش سن حضانت کودکان، اهدای جنین، پرداخت نفقه و اجرت‌المثل به زنان، برابری دیه زن و مرد، تابعیت زنان، طرح‌های سقط‌ درمانی، سن رشد دختران و آموزش اجباری پیش از ازدواج از دیگر مصوبات فراکسیون زنان در مجلس ششم بود.

در مجلس هفتم هم ۱۲‌نماینده زن به جناح محافظه‌کار تعلق داشتند. در عمل در چهار سال حضورشان در مجلس، فراکسیون زنان چندان فعال نبود. لایحه مناقشه‌برانگیز حمایت از خانواده که در کنار دیگر مسائل، به مرد‌ها اجازه می‌داد بدون رضایت همسر اول‌شان، ازدواج مجدد داشته باشند، در مجلس هفتم، در واقع از سوی دولت، قوه قضاییه و دفتر ریاست جمهوری ارائه شد.

در هشتمین دوره مجلس، فراکسیون زنان با هشت عضو، حاضر شد. مجلس هشتم در حال تصویب لایحه حمایت از خانواده بود. موادی از این لایحه که مربوط به ثبت ازدواج موقت، شرایط ازدواج مجدد و مالیات بر مهریه ، قوانینی که ارث زن از اموال همسر و عدم انتقال تابعیت زنان ایرانی به فرزندان حاصل از ازدواج با مردان خارجی را مشخص می کرد، از قوانینی هستند که در مجلس هشتم به تصویب رسیده است.زنان این دوره به دلیل تصویب چنین قوانینی ،ناکارمدی خود را به وضوح به نمایش گذاشتند.زنان در مجلس هفتم و مجلس هشتم به وضوح گرایش‌های مردسالارانه داشته‌اند. نمایندگان این دوره حتی بررسی و تصویب لایحه حمایت از خانواده را تحول بزرگی در حوزه زنان و خانواده می‌دانستند. عملکرد آن‌ها نشان می‌دهد هیچ‌کدام دربرابر نابرابری‌های جنسیتی اقدامی نکرده‌اند و حتی از طرح‌هایی مانند تعدد زوجات حمایت کرده‌اند. حمایت این نمایندگان از طرح‌های مربوط به جداسازی و تفکیک جنسیتی کامل آشکار بوده است.

درنهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی 9 كاندیدای زن راهی بهارستان شدند.رفتارها و اظهار نظر های زن ستیزانه این افراد ،مشخص می کند اینها نیز چون سلف خویش نه تنها قرار نیست کاری در رابطه با احقاق حقوق زنان و بهبود وضعیت آنان انجام دهند بلکه شرایط را برای زنان دشوارتر خواهند کرد.ازجمله اظهارات خانم سکینه عمرانی در رابطه با خواست زنان برای تماشای مسابقات در ورزشگاهها(سکینه عمرانی: هیچ لزومی ندارد خانم‌ها به ورزشگاه بروند، اگر هم خیلی مشتاق دیدن مسابقه هستند در خانه ببینند.) یا اظهارات شگفتی برانگیزخانم آلیا دیگر نماینده این دوره : کار زن بچه‌دارشدن و تربیت فرزند و شوهرداری است نه دیدن مسابقه والیبال ، یاگفته دیگرشان در رابطه با مصادیق خشونت علیه زنان،به خوبی نوع موضع گیری این افراد را بیان می کند.و این سوال را در ذهن شنونده طرح می نماید که ایا زنانی که وظیفه نمایندگی زنان کشور را برعهده دارند از  سلامت عقل و استقلال رای و دانش وتجربه کافی در این مورد بهره مند هستند؟

پس از شورش سال پنجاه وهفت،وضعیت زنان هر روز نسبت به قبل در حال پسرفت بوده است.به دلیل حاکمیت ایدئولوژی اسلامی،زنان دوباره در قالب نقشهای سنتی و دین پسند و نه به عنوان یک انسان مستقل برابر با مردان،مورد توجه قرار گرفتند و دوباره زنان هرچه را در طول سالها کسب کرده بودند به کل از دست دادند.جامعه مبتنی برایدئولوژی فاشیستی و قوانین مرد سالار تماما در تلاشند زن و توانایی هایش را علی رغم موفقیت های بیشمار ،کم اهمیت جلوه داده و به سمت نقش سنت پسند ،هل دهند.زنان از همان ابتدای انقلاب اسلامی از عرصه موسیقی حذف شدند و در عرصه ورزش با موانع بسیار حرکت زنان کند شد.سهمیه بندی جنسیتی دانشجوها در ورود به دانشگاه،و پذیرفته شدن در دانشگاه محل زندگی برای زنان ،قوانین مربوط به شرایط خروج زن از کشور ،همچنین قوانین به ظاهر به نفع زنان و در باطن کم رنگ کننده نقش زنان از قبیل دورکاری یا افزایش مرخصی زایمان همه و همه شرایط را به سمت حذف زنان از عرصه فعالیت های اجتماعی پیش میبرد.

چرا؟حکومت اسلامی به چه دلیل چنین اصرار به محدود کردن زنان دارد؟آیا پس از سی و شش سال سرکوب زنان ،زن ستیزی وتحمیل قوانین انسان ستیزبرزنان در ایران،زنان جامعه خواهند توانست در قالب نیمی از جمعیت ایران و به عنوان قدرتمندترین گروه اجتماعی برای مبارزه با بنیادگرایی و فاشیسم دینی سازماندهی شوند؟آیا در این نبرد نابرابر که دولت ایران برای عقب راندن وترساندن زنان دست به هر عمل وحشیانه و غیرانسانی ،نظیر اسید پاشی های سازمان یافته اخیر می زند،زنان خواهند توانست به رسالت خویش یعنی آزادی خود و سرزمینشان  دست یابند؟آنچه از سیاست های 36 ساله دولت استنباط می شود این است که جمهوری اسلامی،زنان ایرانی را به عنوان یکی از قدرتمندترین عوامل سقوط خود می پندارد.باشد که این وظیفه خطیر را زنان آزاده ایرانزمین به زودی به انجام رسانند.

پاینده باد ایران

با سپاس از توجه شما به این مطلب

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

این سایت برای کاهش هرزنامه‌ها از ضدهرزنامه استفاده می‌کند. در مورد نحوه پردازش داده‌های دیدگاه خود بیشتر بدانید.