جنگ انگلستان با ايران بر سر هرات وتجزیه اين منطقه «هزاران سال ايرانی » از پيکر ايران

حشم
ششم نوامبر سال 1856 ميلادی ــ شش روز پس از اعلان جنگ انگلستان به ايران بر سر هرات [که یکم نوامبر صادر شده بود]، نيروهای انگليسی مستقر در هند با سی کشتی نیروبر و هفت رزمناو عازم جنگ با ايران شدند. این نیرو مرکب از چند لشکر انگلیسی ـ هندی و گروهانهای مهندس و مین گذار از مدرس و بمبئی (مومبای) عازم ایران شدند. اين عمليات ضد ايران را سرلشکر «سِر جيمز آوترام James Outram» فرماندهي مي كرد. [ژنرال اوترام قبلا در جنگ با افغانها شرکت کرده بود، منطقه سِند و شهر لوکنو را تصرف و شورش مسلحانه ضد انگليسي هندیان را سرکوب کرده بود]. در آن زمان لُرد «پالمرسون» نخست وزير انگلستان بود.
طرح عملیات نظامی براین پایه تنظیم شده بود که نیمی از نیروی اعزامی منطقه بوشهر را مورد حمله قراردهد و به سوی شیراز پیش برود و نیم دیگر پس از تصرف جزیره خارک وارد اروندرود شود، محمره (خرمشهر)را تصرف و از اینجا به سمت اهواز پیش براند تا دولت تهران حاضر به متارکه جنگ شود. به سرتیپ هنری هاولاک H. Havelock  فرمانده نیروهای مامور تعرض به خوزستان توصیه شده بود که در جریان زد و خورد کاری کند که نبرد به بین النهرین (عراق امروز) کشانده نشود و امپراتوری عثمانی تحریک نگردد که برای تثبیت مرزهای خود در بین النهرین آماده کمک به دولت تهران است.
خارک در چهارم دسامبر 1856 تصرف شد. خرمشهر از 19 مارس 1857 زیر آتش ناوهای انگلیسی که وارد اروندرود شده بودند قرارگرفت و نبرد انگلیسی ها با مدافعان خرمشهر به فرماندهی خانلرمیرزا تا 27 مارس ادامه یافت و تلفات سنگین بود. طبق گزارش خانلرمیرزا که انگلیسی ها آن را نادرست اعلام کرده اند در منطقه خرمشهر بیش از 1500 انگلیسی ـ هندی کشته شدند. انگلیسی ها خودرا برای پیشروی به سوی اهواز آماده می کردند که خبر رسید دو دولت در پاریس بر سر هرات سازش کرده اند.
آن دسته از نیروهای انگلیسی که عازم بوشهر شده بودند پس از گلوله باران شدن بندرگاه و سواحل اطراف آن نهم دسامبر 1856 از کشتی ها پیاده شدند و روز بعد وارد گوشه ای از شهر شدند که فاقد دفاع موثر بود. تعرض انگلیسی ها به منطقه بوشهر به آسانی خوزستان نبود. تصرف بوشهر تا یکم ژانویه 1857 تکمیل نشد. دو روز پس از ورود انگلیسی ها به حاشیه بوشهر، ژنرال آوت رام نقشه پیشروی به سوی شیراز را ترسیم کرد که به او خبردادند که مردم منطقه (غیرنظامیان) آماده دفاع خودجوش شده اند و چهارهزار نفر از آنان راهها و گردنه های منطقه را بسته و سنگربندی کرده اند. آوت رام افراد سه لشکر را مامور کرد که از طریق برازجان عازم شیراز شوند. پنجم فوریه 1857 غیرنظامیان منطقه در خوشاب انگلیسی ها را متوقف و درهم شکستند.
ارتفاعات در کنترل داوطلبان ایرانی بود. آوت رام دستور عقب نشینی به بوشهر را داد که داوطلبان در جریان آماده شدن انگلیسی ها برای بازگشت، اردوگاه آنان را تصرف کردند. در عملیات تصرف اردوگاه هشتصد داوطلب شرکت داشتند. به این ترتیب، تعرض انگلیسی ها در منطقه فارس موفقیت نداشت و گفته شده است که خودکشی دو تن از افسران انگلیسی به همین دلیل بوده است.
انگلیسی ها به این دلیل حاضر به جنگ با ایران در منطقه هرات و لشکرکشی از طریق افغانستان نشدند که تجربه نخستین جنگ انگلستان با پشتونهارا در ذهن داشتند و می دانستند که ممکن است مورد شبیخون آنان قرارگیرند. به علاوه سازش ایرانیان با پشتونها که هزاران سال ملت واحدی را تشکیل می دادند قابل پیش بینی بود. تاجیکهای افغانستان هیچگاه راضی به جدا شدن از ایران نبوده اند.
دولت وقت تهران شاید بدون اطلاع از جزئیات دفاع از منطقه بوشهر به اندیشه حل مسئله هرات و مناطق تاجیک نشین اطراف آن از راههای دیپلماتیک افتاد و مذاکراتی در این زمینه میان سفیران ایران و انگلستان در استانبول (پایتخت امپراتوری عثمانی) انجام و در پاریس دنبال شد که دولت تهران را مجبور به صرف نظر كردن از هرات ساختند كه قرنها حاكم نشين خراسان و زادگاه شاه عباس و يكی از مراكز فرهنگ و ادب ايران بوده است.
انگليسي ها در سال 1855در پيشاور با دوست محمدخان (افغان) قرارداد صلح امضاء كرده بودند و سياستشان براين بود كه يك افغانستان [اسما] مستقل ولی تحت نفوذ انگلستان كه حايل (Buffer) ميان آسیای میانه روسيه و هند انگلستان باشد به وجود آيد. انگليسی ها با ادامه يکپارچه بودن ايرانزمین كه دربار تهران متمايل به دولت روسيه بود مخالف بودند و به همين سبب هرات و نواحی ديگر (تاجيک نشين) افغانستان و همچنين بخش شرقی بلوچستان (مکران) را از ايران جدا كردند و پشتون هارا هم با ترسيم خط (مرز) دوراند (دورند) تجزيه و از هم جدا ساختند که اينک 29 ميليون نفر از آنان در پاکستان بسر می برند و ….
واگذاری هرات طبق قرارداد پاریس مشروط است. یکی از این شرایط قرارداد واگذاری هرات و مناطق غرب افغانستان این است که اگر ایران از ناحیه مناطق از دست رفته (غرب افغانستان) احساس خطر کند و تهدید شود می تواند به آنجا لشکر بکشد و مستقر شود. قرارداد پاریس را رئیس جمهور وقت فرانسه به عنوان شاهد آن امضا کرده است.
به اظهار مورخان، همین شرط از زمان موافقت دولت لندن با استقلال افغانستان در نيمه اول قرن بیستم، برای اين دولت نگرانی آور شده بود و چاره را در اين ديد که در دهه 1930 دو کشور (ايران و افغانستان) را وادار به امضای يک قرارداد عدم تجاوز با يکديگر کند. با وجود اين، نگرانی لندن و اينک بلوک غرب از اين ناحیه ظاهرا پايان نيافته است بويژه که در نيمه دوم قرن بيستم دو بار دولت کابل ابراز تمايل به ايجاد يک کنفدراسيون مرکب از ايران و افغانستان کرده بود.
افغانستان» نامی است كه انگليسی ها بر ايران خاوری گذارده اند.
مولف : نوشیروان کیهانی زاده
http://iranianshistoryonthisday.com/farsi.asp

با سپاس از توجه شما به این مطلب

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

این سایت برای کاهش هرزنامه‌ها از ضدهرزنامه استفاده می‌کند. در مورد نحوه پردازش داده‌های دیدگاه خود بیشتر بدانید.