دکتر مصدق و قطع روابط با انگلیس – ملینا مرکوری مبارز دمکراسی یونان در قرن بیستم

سر تیتر برخی از خبرهای مهم تاریخی  در چنین روزی ( 18 اکتبر )

 mossadegh

در چنین روزی دکتر مصدق چگونگی قطع روابط با انگلستان را از رادیو برای مردم توجیه کرد

در اين روز در سال 1331 (18 اکتبر 1952) چند ساعت پس از پخش بيانات دكتر مصدق نخست وزير وقت از راديو تهران که در آن تصميم به قطع روابط با انگلستان را براي مردم توجيه کرده بود، مصوبه مجلس در اين زمينه به سفارت انگلستان در تهران ابلاغ شد. 
     مردم كه اين خبر را از راديو تهران شنيده بودند از هر گوشه شهر به سوي خيابان فردوسي كه ساختمان سفارت در آن واقع است روانه شدند و ضمن برگزاري يك تظاهرات ضد انگليسي گسترده و دادن شعار، تابلوي سفارت را كه علامت رسمي دولت انگلستان بر آن وجود داشت، به عنوان مظهر استعمار از جاي بركندند و از سردر سفارت پايين آوردند. 
     قطع رابطه با انگلستان كه تا پس از براندازي 28 مرداد 1332 ادامه داشت، به گزارش مطبوعات آن زمان تهران و اظهارات شاهدان عيني موجي از سرور و شعف در سراسر ايران به وجود آورده بود كه قبلا سابقه نداشت، زيرا كه ايرانيان پس از ملي شدن صنعت نفت بود که از جزئيات مداخلات دولت انگلستان در امور وطنشان در طول قرن 19 و تا نيمه قرن 20 آگاه شده بودند و بدبختي هاي خود را تا حدي نتيجه همين مداخلات مي دانستند. دكتر مصدق در نطق قبلي خود در مجلس مواردي را از اين مداخلات بر شمرده بود و به مصلحت ايران دانسته بود كه با چنين استعمارگري روابط نداشته باشد. 
     بايد دانست که سياست مداخله جويانه و استعماري انگلستان سبب جدا شدن مناطق بسياري از جمله هرات، مکران، بحرين و … از قلمرو ايران شده است كه در طول هزاران سال قسمتهاي اصلي خاك وطن را تشكيل مي دادند. انگلستان بيرحمانه در تقسيم ايران و كاهش استقلال ملي ما مشاركت كرده بود و به اراده خود در ايران دولت برده بود و دولت آورده بود، به گسترش كشت خشاش و اعتياد مردم و قدرت گيري گردنكشان ولايات و ايلات در برابر دولت مركزي و گرفتن امتيازات متعدد از جمله نفت اقدام كرده بود و براي دسترسي به كارگر ارزان و فراوان براي امور نفت، كشاورزی را در بسياري از نقاط تا حد نابودی تضفيف كرده بود …

 ملینا مرکوری میهن پرست و سمبل مبارزه برای دمکراسی در قرن بیستم

 stamp

 هجدهم اكتبر زادروز «ملينا مركوريMelina mercouri» هنرمند، سياستمدار، مبارز راه دمکراسی ـ حقوق بشر و سمبل ميهندوستي در قرن بيستم است كه در 1920 در آتن به دنيا آمد و بعدا براي ادامه تحصیلات هنر نمایش و فعاليت سينمايي به آمريكا رفت. وی ششم مارس 1994 از سرطان ریه درگذشت که گفته شده است ناشی از دود سیگار بود که به آن عادت داشت.

 

    ملینا ضمن فعالیت هنری در آمریکا که اورا برنده چند جایزه سینمایی کرد عشق به وطن نیاکان، حقوق بشر و سوسیال ـ دمکراسی را از دست نداد و کمک کرد تا جنبش «پان هلنیک» پا بگیرد که از موسسان آن بشمار می آید. وی سالها عضو کمیته مرکزی این جنبش بود.
    ملینا بلافاصله پس از رویداد کودتای نظامی در یونان در 21 اپریل 1967 و حکومت سرهنگها، فعالیت هنری خودرا کنار گذارد و یک مبارز تمام وقت سیاسی شد و به مدت هفت سال شهر به شهر و کشور به کشور رفت و از یونانیان برون مرز، یونانی تبارها و جهانیان خواست که به بازگردانیدن دمکراسی به یونان که اندیشه آن از یونان باستان است کمک کنند [که کردند]. از آنجا که به خاطر فیلمهایش معروف جهانیان بود، مبارزات او سخت موثر می افتاد ـ نه تنها در خارج بلکه در داخل یونان که مردم را تشویق به بپاخیزی می کرد.
    این مبارزات پیگیر ملینا سبب شد که حکومت سرهنگ ها تابعیت یونانی اورا لغو و اموالش را مصادره کند و نقشه ترور اورا بکشد. نقشه ترور به اجرا درآمد که بر حسب اتفاق در یک قدمی مرگ زنده ماند. انتشار خبر این سوء قصد در رسانه ها، بر تنفر جهانیان از حکومت سرهنگها افزود. از لحظه لغو تابعیت یونانی ملینا که بلافاصله از سوی سازمانهای جهانی محکوم و تقبیح شد، در هر نطقی شعار اول او این بود: «ملینا یونانی به دنیا آمده است و یونانی هم خواهم مُرد.».

    جهان نيمه دوم قرن 20 هيچگاه تلاش خستگي ناپذير و مبارزات «ملينا» براي نجات وطنش يونان از دست حكومت سرهنگها را فراموش نخواهد كرد و تاريخ بهترين قضاوت را درباره او به دست خواهد داد.
    در تاریخ دمکراسی و نیز دائرة المعارف دمکراسی آمده است که «ملینا هفت سال آرام نگرفت و جهان را زیر پا گذارد تا دمکراسی و حکومت رعایت حق به یونان بازگشت کند».
    پس از حذف حكومت سرهنگها، ملینا به نمايندگي پارلمان يونان انتخاب و سپس وزير فرهنگ اين كشور شد که هشت سال در این سمت بود. وی در این سمت کوشید که شهر آتن عنوان «پایتخت فرهنگی اروپا» را به دست آورد، جهانیان بیش از پیش از اندیشه، هنر، ادبیات و علوم یونان باستان آگاه شوند، کمک یونانی های باستان به پیشرفت و تمدن بشر را بشناسند و …. تلاش خستگی ناپذیر او به بازگردانیدن آثار هنری یونان باستان معروف بهElgin Marbles از موزه بریتانیا در لندن به آتن فراموش نخواهد شد. این اشیاء را دولت عثمانی که بر یونان حکومت داشت اوایل سده نوزدهم به سفیر دولت لندن در استانبول بخشیده بود!!.
    اين بيانات ملينا در آن زمینه، نهايت ميهندوستي اورا ثابت مي كند: 
» من با هرگونه مجازات اعدام مخالف هستم، ولي اگر عضو هيات منصفه دادگاهي باشم كه يك غارتگر و یا ویرانگر آثار باستاني ميهن خودرا محاكمه كند، كه به خاطر پول، غفلت و … هويت ملي و ميراث عمومي را به بيگانه فروحته و يا از وطن خارج كرده باشد، دست روي قلبم مي گذارم و نظر به اعدام او مي دهم، زيرا فروش هويت ميهن كه به همه تعلق دارد و ميراث عزيز و مشتركي است بزرگترين خيانت است و در اين زمان نمي توان گفت كه طمع و يا بي سوادي، ناداني و نياز مالي باعث اين كار شده است. كسي كه هويت وطن خود را بفروشد از ارتكاب به خيانت هاي ديگر باز نخواهد ايستاد؛ بنابراین، چه بهتر كه زنده نباشد. »
    ملينا در طول ریاست بر وزارت فرهنگ یونان، لحظه ای از مرمّت آثار باستانی و تجدید چاپ نوشته های یونان باستان باز نایستاد که سرمشقی موثر و جهانی برای دیگران بوده است. 

    فیلمهای سینمایی معروف که ملینا در آنها هنرنمایی کرده است عبارتند از:
» یکشنبه ها، هرگز»، «قانون»، «آخرین قضاوت»، «وعده، در بامدادان»، «او، که باید بمیرد»، «یکبار، کافی است»، «فاتحان»، «توپ کاپي = داستان کاخ سلطنتي عثماني ها در استانبول» و …. ملینا مرکوری در فستیوال سال 1960 Cannes بهترین هنرپیشه سال اعلام شده بود.

برگرفته از سایت روزنامک – نوشیروان کیهانی زاده 

با سپاس از توجه شما به این مطلب

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

این سایت برای کاهش هرزنامه‌ها از ضدهرزنامه استفاده می‌کند. در مورد نحوه پردازش داده‌های دیدگاه خود بیشتر بدانید.