مصاحبه ای با فیروزه غفارپور

فعال سیاسی و حقوق بشری ساکن سوئد

به مناسبت روز جهانی زن

فیروزه غفارپور : زنان ایرانی بمانند آتشی هستند  که با تمام فشارهای جمهوری اسلامی آخوندی حتی اگر به خاکستر  بدل شوند دوباره ازهمان خاکسترشعله ور شده  و بنیاد این حکومت را به آتش خواهند کشید

 

نورشید :خیلی سپاسگزار هستم خانم غفار پور گرامی که دعوت ما را قبول کردید برای مصاحبه به مناسبت » روز جهانی زن » ابتدا  دوست دارم که شما در مورد فعالیت های سیاسی خودتان و همینطور مسائل حقوق بشری  در طی سالیان گذشته تا به امروز و اینکه این فعالیت ها چه بازتابی در عرصه های بین المللی داشته است برایمان توضیح دهید .

 

فیروزه غفار پور : ممنون هستم از دعوت شما برای این مصاحبه و همینجا دوست دارم  که خدمت یکایک هموطنانم  درود بگویم اللخصوص خوانندگان مجله شما …

من همانطوریکه مطلع هستید فعالیت های سیاسی و بخصوص حقوق بشری می کنم ، و به جرأت می توانم بگویم از ابتدائی ترین روزهای سال 1357 که من یک دانشجو بودم  فعالیت های سیاسی ام را آغاز نمودم . گرچه در یک خانواده کاملأ معتقد به دین اسلام بزرگ شدم ولی در عین حال خانواده ام از آندسته خانواده هائی بودند که همیشه معتقد بودند که » نمی توان به آخوند و آخوند جماعت اعتماد کرد» .

بر مینای همین تفکر و باورها و دیدگاه شخصی خود از آنچه در حال بوقوع پیوستن در کشور عزیزمان ایران بود  درست بمانند فتنه سال 1342 ، فعالیت های اعتراضی خودم را آغاز نمودم و اولین تجمع اعتراضی که در آن بطور رسمی حضور داشتم تجمع اعتراضی بود که در سال 1979 در مقابل ساحتمان سازمان ملل در شهر نیویورک بود و همینطور در مقابل بیمارستانی که پادشاه فقید بستری بودند ، که این فعالیت ها تا به امروز ادامه داشته است .

تمام سعی من بر این بوده که هویت ملی ایران و ایرانی را اولویت فعالیت های خود قرار دهم حتی پیش از عقیده سیاسی خودم چون آنچه برای من اهمیت دارد ایران و یکپارچگی آن و هویت ملی ما ایرانیان است . شاید به جرأت بتوانم اذعان نمایم که بیشترین فعالیت های سیاسی من در زمینه » حقوق بشری » بوده است .

ناگفته نماند که در ابتدای انقلاب 1357 مسائل حقوق بشری برای جوامع غربی از اولویت خاصی برخوردار نبود برای همین هم من و دوستانی که برای این امر فعالیت می کردیم می بایست از موانع بسیاری برای رساندن صدای ملت مظلوم و ستم کشیده ایران به گوش جهانیان عبور می کردیم .

البته تمامی فعالیت های ما گرچه مسائل خوق بشری بودند ولی در غالب مسائل سیاسی ارائه می شدند ، و اما دلیل جضور من در این عرصه از ابتدا دفاع از حقوق ملت ایران بود .

 

نورشید : شما اگر بخواهید به عنوان یک زن موقعیت زن ایرانی در جامعه امروز را با زن ایرانی پیش از انقلاب مقایسه نمائید چه بر آوردی خواهید داشت ؟ منظورم تحولاتی است که زندگی زنان ایرانی از پیش تا پس از انقلاب طی نموده اند .

 

غفارپور : به نظر من اصلأ این دو دوره را نمی توان باهم به هیچ شکل و فرمی مورد قیاس قرار داد ، از آنجائیکه در زمان حکومت پهلوی من خودم یک دانش آموز بودم و در زندگی خانوادگی خودمان شاهد فعالیت های مادرم بودم که  یکی از پیشکسوتان حرکت های 17  دیماه که همان مبارزات برای تساوی زن و مرد رو شاهد بودم و رفتن مادرم به شهرستان ها  برای آگاهی رساندن به زنان در گوشه و کنار ایران و همینطور من شاهد دوره ای بودم که زنان ایرانی در مدارج مختلف اجتماعی چه پیشرفت هائی که نمی کردند و پایه دانش زن ایرانی و آزادی های مدنی که داشتند به آنها کمک می کرد تا شانه به شانه با مردان در جامعه پیشرفت نمایند .

بله آنروزها مایه افتخار بود ه و هست که زنان ایران از جایگاه والائی برخوردار بودند و از آزادی های کامل برخوردار بودند ….تا اینکه انقلاب 1357 بزرگترین لطمه را به زنان بود ، ما نمی بایست فراموش کنیم که پیشینه تاریخی پر عظمت ما پیش از ورود اسلام به سرزمینمان به زنان قدرت این را می داد که حکومت کنند و ما پادشاهان  زن ( ملکه ) داشتیم  و در ایران زن سالاری رواج داشت .

و به جرأت می توان گفت که در پیش از انقلاب نه تنها در عرصه های اجتماعی بلکه در کانون خانواده این » زنان » » مادران » بودند که حکومت می کردند …بله این ها همه تجربه های من از زن ایرانی قبل از انقلاب شوم 1357 بود .

 

اولین ضربه ای را که انقلاب اسلامی به زنان وارد نمود همانا بردن زنان بزیر حجاب ( چادر های مشکی ) اجباری بود که در حقیقت بدین شکل  سعی بر آن داشتند که بتوانند هویت زن ایرانی را از او گرفته و هویتی متفاوت به او ببخشند …با حجاب اجباری آنها سعی کردند که با فشار های روحی و روانی بر جامعه زنان اعتماد بنفس آنان را بگیرند و شخصیت آنها را به چالش بکشند .

مایه شادی و مسرت من است به عنوان یک زن ایرانی که هر روزه خبرهای موفقیت زنان در عرصه های هنری ، ورزشی و علمی و …..هستم و می بینم که غرور شیر زنان ( مادران ) ایرانی باعث شده که  با هر راه ممکن به جنگ این جهل و نادانی رفته و باعث حضور دخترانشان در عرصه های علمی و …..باشند ..بله شیر زنان ایرانی میراثی را که » رضا شاه کبیر » به آنان هدیه داد را که همانا آزادی شان بود را در طی  سی و شش سال انقلاب به هر شکل ممکن حفظ نموده اند .

تحولات سال 88 خود گواهی از این بود که چگونه زنان و دختران ایران شانه به شانه بهمراه هم برای مبارزه به خیابان ها ریختند و برای احقاق حق خود کشته دادند .

به نظر من در طی سی و شش سال گذشته زنان ایرانی بیشتر از مردان در راه مبارزات آزادیخوانه پیشرو بودند تا مردان …ما گزارشاتی داشتیم در طی این سال ها که زنان و دختران ایرانی را به جرم داشتن » رژ لب »  به شدید ترین وجه ممکن تحقیر و تنبیه می کردند به طرق مختلف مانند : فحاشی کردن ، تحقیر و انواع شکنجه ها و حتی تیغ کشیدن به سر و صورت و لب زنان و دختران …

ولی باز این زنان و دختران هستند که با مقاومت به مبارزات خود ادامه می دهند در اشکال مختلف به  اعتراضات مدنی و اجتماعی ، که بدون شک کار آسانی نیست و گاه هزینه های بسیار سنگینی رامی پردازند ادامه می دهند .

بله شیر زنان ایران با مقاوتی قابل تقدیر از هویت خود دفاع می کنند ، البته این مقابله و مقاومت در سرشت زن ایرانی است و مسئله دیروز  و امروز نیست ….

شما فقط با یک مرور ساده به زندگی ایرانیان در تبعید و اینکه چگونه زنان خانواده همه بار مسئولیت را بدوش کشیدند تا بتوانند رفاه و آسایش برای همسرو فرزندانشان بوجود بیاورند ، خواهید دانست که زن ایرانی زنی مقاوم ، مبارز وخستگی ناپذیر است .  زنان ایرانی بمانند آتشی هستند  که با تمام فشارهای جمهوری اسلامی حتی اگر به خاکستر بدل شوند دوباره ازهمان خاکستر شعله ور شده  و بنیاد این حکومت آخوندی را به آتش خواهند کشید.

 

نورشید : همانطوریکه می دانید برخی از افراد حتی پس از گذشت سالیان سال از مسئله » کشف حجاب » بر علیه رضا شاه استفاده می کنند …نظر شما در اینمورد چیست ؟؟

 

به نظر من کشف حجاب رضا شاه حمایت مطلق از حقوق زنانی بود که در آنروزها میل به زدودن حجاب از سر را داشتند ولی به دلیل بافت اجتماعی و سلطه مرد در خانواده چنین حقی از آنها سلب میشد ولی وقتی این مسئله به عنوان دستور و به عبارتی  » فرمان حکومتی » ابلاغ و به اجرا در آمد در حقیقت اهرم کمکی بود برای زنان و مردان هم بالطبع از ترس قانون نمی توانستند که مقاومتی انجام دهند ….بله کشف حجاب رضا شاه حمایت مطلق از زن ایرانی بود و این قدرت از مردها سلب میشد که در مقابل فرمان حکومتی مقاومت کنند .

زنان در دوران حکومت شاهنشاهی پهلوی به چنان قدرت و مرنبه ای رسیده بودند  که مایه مباهات کشور ما بود ،  من بخوبی بخاطر دارم که  در آنسال ها  برای اولین بار دو زن به عنوان مدیر کل به دربار شاهنشاهی  معرفی شدند که یکی خانم لاشاهی و دیگری نیره ضرابی بودند که این دو زن با لباس های رسمی در دربار بکارگماشته شدند …بازتاب این خبر بسیار گسترده بود چون کارهای مدیریتی دربار همیشه در اختیار مردان بود و همینطور اولین مدیر کل زن ایرانی خانم مهناز افخمی بود ..بنابر این زنان ایران واقعأ باعث افتخار بودند و خواهند بود .

دوست دارم به یک نکته اشاره کنم ، من همیشه به دوستانم می گویم که من یک فمنیسم نیستم و برعکس مخالف هستم با فمنیزم …وقتی از من می پرسند منظورتان چیست ؟ یعنی شما طرفدار حقوق زنان نیستی؟ جواب من این است که : نظر شخصی من این است که فمنیزم یک توهین به شخصیت زن است ، چرا که زن و مرد هر کدام جایگاه خود را دارند و دلیلی نمی بینم که ما مرتبأ بخواهیم مقام زن و مرد را در یک کفه ترازو بگذاریم ، چون به نظر من جایگاه زن بمراتب والاتر از مرد است و زنان در کل از قدرت و توانائی های برتری برخوردار هستند و ما اگر دائمأ بخواهیم  زن را با مرد مقایسه کنیم در حقیقت به جایگاه زن توهین کرده ایم …مرد و زن هر کدام دو موجودیت مختلف دارند و با توانائی های متفاوت .

 

البته ناگفته نماند که منظور من از مخالفتم با فمنیزم فقط در سطوح برخی افراط گرائی هاست که برخی  با نام فمنیزم انجام می دهند ….خیلی ساده بگویم من نمی توانم قبول کنم که بانوئی به صرف اینکه فمنیست هست بگوید که یک مرد نمی تواند بطور مثال » درب اتومبیل را برای او بگشاید » و یا امتال این مسائل ….یک زن همیشه یک زن است و ظرافت هائی که در طبیعت یک زن وجود دارد باید همیشه حفظ شود.

 

نورشید : آیا شما فعالیت های خاصی در سطح بین المللی برای آشکار نمودن محرومیت ها و مظلومیت های زنان و نابرابری هائی که بنا به قوانین شرع اسلامی به زنان جامعه ما تحمیل شده است از حکم های سنگسار گرفته تا نداشتن حق طلاق و …..انجام داده و یا می دهید …؟

 

غفارپور : من باید به این نکته اشاره کنم که فعالیت های من از سیاسی گرفته تا حقوق بشری به هیچوجه دسته بندی نشده و من اصولأ تمرکز خاصی بر جنسیت افراد نداشتم و در کل از حقوق همه ایرانیان دفاع کرده  …و در حال حاضر نیز به فعالیت های خود ادامه می دهم …فعالیت های من پوشش همگانی دارد » کودک ، جوان و پیر ، زن یا مرد » و اما اینروزها فعالیت های مستمری دارم  با ان جی او های داخلی و خارجی برای دفاع از » حقوق حیوانات » که در ایران به شکل فجیعی کشته می شوند و من در حد توان خودم روشن گری های لازمه را در مورد شرایط حیوانات در ایران انجام می دهم . 

نورشید : پیام شما به عنوان روز زن برای دختران و زنان جامعه ایران چیست ؟

همانطوریکه قبلأ هم اشاره کردم من معتقدم که آینده ایران بدست زنان ایرانی رقم خواهد خورد و این زنان هستند که این رژیم را سرنگون خواهند نمود و پیام من به زنان ایرانی بخصوص زنان جوان که آینده سازان فردا هستند و آرزوی من برای زن ایرانی این است که بتوانند یکبار دیگر ارزش و جایگاه حقیقی خود را کاملأ درک نموده و حاضر نباشند که زیر بار حقارت هائی که آخوند جماعت برای زنان بوجود آورده اند رفته و می خواهم که به نسل فردا ی زنان ایران بگویم که : شما زنان فردای ایران فرزندان شیر زنانی هستید که همیشه برای بدست آوردن حق خود پایداری نموده اند پس شما هم مبارزه کنید تا بتوانید جایگاه والای خود را بازیابید ….شما مادران فردا هستید …شما وارثان چند هزار سال افتخار تاریخی و عظمت ایران هستید …پس نگذارید که بزور شما را به قعر تاریکی برده و در لابلای قوانین ساختگی به نام شرع و عرف مدفونتان کنند .

در یک کلام » بپا خیزید و از حقوق خود و فرزندانتان دفاع کنید » فردای ایران بستگی زیادی به حضور شما در عرصه های مبارزاتی دارد ….

نورشید : شما چه آینده ای را برای فردای ایران می بینید ؟ منظورم این است که شما طرفدار ایجاد چه نوع حکومتی در ایران هستید ؟ پس از سرنگونی رژیم اسلامی .

غفارپور: من به عنوان یک ایرانی که هم شرایط ایران در زمان پادشاهی را شاهد بودم وهم در شرایط به اصطلاح » جمهوری «

و همچنین در مدت خروج از ایران هم در کشور بسیار دمکرات جمهوری و هم کشور بسیار دمکرات پادشاهی زندگی کرده ام و پس از تجربه هر دو شرایط  نظر من بر این است که » محتوی » یک حکومت مهم است ، به عبارتی اینکه حکومت فردای ایران » جمهوری یا پادشاهی » باشد ملاک نیست و تنها محتوی آن حکومت باید مَد نظر باشد.

قوانین اجتماعی ، قانون اساسی ، رعایت موازین حقوق بشری ،آزادی های مدنی و  الاذالک ..اما در نهایت دوست دارم به این نکته اشاره کنم که به نظر من از آنجائیکه کشور ما متشکل از اقوام مختلف است و از نظر جئوپالتیکی کشور مان ( جغرافیای سیاسی ) حفظ مرزها و یکپارچگی ایران بسیار حائز اهمیت است و با توجه به تاریخ و پیشینه کشورمان بهترین نوع حکومتی که به نظر من می تواند سازنده باشد البته پس از تدوین محتوی آن ، یک نوع » حکومت پادشاهی پارلمانی » است .

در این نوع حکومت پادشاهی همانطوریکه می دانید یک پادشاه به هیچ عنوان اجازه مدیریت و دخالت در امور را نخواهد داشت و تنها به عنوان سمبل  ایجاد وحدت و یگانگی و یکپارچگی کشور عمل نماید . امقال این پادشاهی ها را ما امروزه در کشورهائی چون » ژاپن ، اسپانیا، سوئد، دانمارک ، نروژ و یا هلند و حتی انگلیس » داریم .

در نتیجه من به شخصه بهترین راه را برای فردای بعد از آزادی برای ایران را » پادشاهی پارلمانی » می دانم که در آن همانطوریکه اشاره کردم » پادشاه » حق هیچگونه دخالت در امور کشوری را نداشته و فقط به عنوان سمبل اتحاد بین اقوام باشد و تصمیم گیری ها همه به عهده پارلمان که اعضاء آن منتخب مردم هستند گذارده شود .

من در اینجا خواهش می کنم که شما ایمیل مرا در اختیار دوستان قرار دهید که اگر من در هر شرایطی بتوانیم کمکی برای آنها باشم خوشحال می شوم …دوستان می توانند به من پیام ارسال کنند و من در اسرع وقت با آنها تماس خواهم گرفت و آنچه در توانم است را برایشان انجام خواهم داد . 

دوستان گرامی شما برای تماس با خانم فیروزه غفارپور می توانید به این ایمیل پیام ارسال دارید تا در صورت نیاز به هرگونه کمک ایشان به شما مشاوره و راهنمائی های لازمه را انجام دهند . 

firouchka@yahoo.com