در هر نقطه از دنیا اگر گروهی که برای تماشای مجازات اعدام جمع شدهاند را مورد مطالعه قرار دهید خواهید دید که تاثیر تماشای این مراسم در بلند مدت و تا سالها در فکر و ذهن این افراد باقی میماند. من فکر نمیکنم روانشناسی پیدا شود که بتواند این تاثیر سوء را نادیده بگیرد.
وقتی مجازات اعدام به صورت علنی صورت میگیرد، این موضوع در برخی ذهنها ممکن است شکل بگیرد که کشتن آدمها به آسانی ممکن است و با یک طناب یا اسلحه به راحتی میتوان جان انسانی را از او گرفت و با نمایش صحنه هائی این چنانی در کوچه و خیابان به نوعی در دل جامعه هم باعث پرورش قصاوت می شود و هم جنبه های بدآموزی بسیار دارد.
چنانکه در چند امه گذشته حداقل دو مورد ذکر شده در مورد این بود که کودکانی از سبک اعدام به عنوان بازی استفاده نموده و جان خود را از دست داده بودند . هر کدام از آن کودکان قبل از آن به همراه والذین خود به تماشای اعدام رفته بودند .
البته مقامات حکومتی قصد دارند که با علنی نمودن مراسم اعدام در میان مردم رعب و هراس از مرگ را بوجود بیاورند ، تا به اصطلاح با اعدام فرد یا افرادی به دیگران هم بفهمانند که حکومت با چه زبانی با متخلقین برخورد خواهد کرد .
حضور گسترده مردم برای تماشای مراسم اعدام خود گواهی است از اینکه تماشای مرگ و جان دادن دیگران در جامعه امروز ایران امری بسیار عادی شده است. گر چه از دید روانشناسی نباید تماشای جان دادن یک انسان برای دیگران به یک امر عادی تبدیل شودو .
اگر هر کسی که به تماشای این اعدام ها می رود فقط برای یک لحظه خود را به جای فردی که در شرف اعدام است بگذارد شاید براحتی به این نتیجه برسد که اولین چیزی که به فکر فرد محکوم به اعدام خطور می کند این است که شاید این جماعت مانع از اجرای حکم شوند !! نه اینکه آمده باشند تا جان کندن او را تماشا کنند!!
من یک سوال دارم از این مردمی سخیفی که با دهان های باز و کنجکاو و گاه با داشتن بسته ای تنقلات در دست خود برای میل کردن به تماشای این اعدام ها می روند ، اگر بر فرض مثال خودشان و یا یکی از نزدیکان و جگر گوشه هایشان نیز در حال اعدام باشد اینچنین مشتاقانه به همراه اهل و بیت خانه شان به تماشا ی اعدام ها خواهند رفت ؟؟ هرکسی باید با خود فکر کند که اگر جای او بالای آن طناب بود آیا دوست داشت کسانی به تماشای جان کندن اوبیایند؟ یا به کمکش بشتابند!
باید حکم اعدام از قوانین کشورما حذف شود و اگر به گفته افرادی چون اژه ای و یا لاریجانی و دیگر مسئولین قضائی کشور امکان زدودن حکم اعدام و یا قصاص بنا به موازین اسلامی وجود نداشته باشد ، پس باید دین را از موازین و قوانین مدنی کشور جدا کرد و به هیچوجه اجازه نداد که دین اسلام و آیات اعظام به اسم اسلام هیچ دخل و تصرفی در بازنویسی قوانین کشور داشته باشند.
بسیاری از اعدام ها درکشورهای اسلامی و ایران بناحق و براساس قوانین شرعی صادر می شود که یکی از معضل های بزرگ قوانین حقوقی کشور ما است .
در بسیار ی از موارد قصاص ، فرد محکوم برای دفاع از خود و یا ناموس خود و یا عزیز خود مرتکب قتل غیر عمد شده است و چون شاکیان پرونده بدون در نظر گرفتن مسائل حاشیه ای فقط در فکر گرفتن حق قصاص خود هستند قوانین جاری کشور ما نیز این شرایط را برای آنها فراهم می سازد که یا یک دیه سنگین مطالبه کنند و یا جان فرد محکوم را بستانند .
در مورد اعدام های افرادی هم که در جامعه از بیکاری و نیاز به فروش مواد مخدر و یا کلاهبرداری و ….محکوم شده اند نیز می بایست بستر مناسبی در جامعه برای آموزش افراد بوجود آورد تا این افراد در مدت محکومیت خود در زندان به جای اینکه در انتها اعدام شوند بتوانند که با دیدن دوره های آموزشی به فردی صاحب فن و حرفه تبدیل و در مراکز کار مشغول بکار شوند .
اگر مسئولین بدانند که با اعدام فقط صورت مسئله را پاک می کنند و در دراز مدت هیچ خدمتی به اصلاح جامعه انجام نمی دهند شاید بشود آنها را متقاعد کرد تا تجدید نظر کنند.
از سال های بعد از انقلاب تا به امروز به دلایل مختلف از کشتار های جمعی پس از انقلاب گرفته تا جنگ بین ایران و عراق و آسیب های روحی روانی مسائل بعد از جنگ و همینطور این اعدام های علنی و خشونت های غیر ضروری که بطور روزمره مردم با آن دست و پنجه نرم کرده و یا شاهد وقوع آن هستند یک خشونت آشکار در رفتار و برخورد اجتماعی همه مردم پدیدار شده ، یک ناهنجاری اجتماعی ، که هر روز هم دامنه اش وسیع تر می شود . می بایست راه چاره ای جست پیش از آنکه عواقب اینهمه خشونت و ناهنجاری رفتاری باعث بی تفاوت بودن به مرگ و میر و یا درد و رنج همنوعان شود …آری باید راه چاره ای جست پیش از آنکه ما به نقطه ای برسیم که در داخل ایران شاهد این باشیم که هیچکس به دیگری رحم ندارد و اگر کسی را می بینیم که نیازمند کمک ماست به جای کمک ببینیم چگونه می توانیم او را برای بقای خود قربانی کنیم .
در خاتمه می خواهم به کسانیکه خود را مسئولین حفظ نظم و آرامش و جان و مال مردم ایران می خوانند و به راحتی احکام سنگین اعدام را به دلایل مختلف صادر می کنند بگویم ، اصلاحات و سازندگی را باید از خودشان شروع کنند، آنها به هیچ شکل و فرمی واجد شرایط این نیستند تا کسی را محکوم به اعدام و یا حتی زندان کنند.
چرا که خود این آقایان از هر مفسد مالی مفسد تر ، از هر کسی که قتلی را انجام داده دستشان به خونی بیشتر آلوده است بنابر این در جایگاهی نیستند تا مردم عادی را به اعدام محکوم نموده و یا حتی به زندان بیافکنند .
نویسنده و تحلیل گر سیاسی : خاطره نورشید