شرایط زندگی زنان در افغانستان در خانه های امن !
خاطرات برگهای درخت زندگی اند که با آمدن فصل پاییز زرد شده و درخت را ترک گفته و به زیر قدمهای عابران پیاده خود را فرش می کنند .
برای شما از جایی می نویسم که در نظر تعدادی از مردم این جهان (کشورهایی مثل کشور من )، نامشروع ترین جایی است که زنان با ورودشان عزت و آبروی خود را ازدست می دهند و درنگاه تعدادی دیگر پناهگاهی موقتی برای تسکین بخشیدن چند روزه به دردهای وارده از طرف جامعه ، خانواده و دولت اند .برای شما از هفت سالی می نویسم که در این پناه گاه ، عمر خود را به مبارزه برای حمایت از زنان و دخترانی که بی پناه بودند ، گذراندم .
خانه امن ، پناهگاهی موقتی است برای زنان و دخترانی که جان شان به دلایل گوناگونی با خطر روبرواست و راه های دیگر را تجربه کرده ولی به نتیجه ای نرسیده باشند. پس خانه امن به عنوان آخرین راه حل می توانست به این گونه زنان کمک نموده و آنان را حمایت نماید.
اغلب این زنان و دختران ، کسانی بودند که با زشت ترین و شدیدترین نوع خشونت در جامعه مطلق سنتی افغانستان دست و پا می زدند. من از سال 2005 میگویم .آن ها نه در خانواده خود و نه در خانواده شوهر آرامش نداشتند ،آمار خودسوزی ها در نیمه دوم سال 2005 به اوج خود رسیده بود واین موضوع ضرورت جدیدی را برای جامعه افغانستان ، به همراه داشت ، تا از طریق راه کارهای تخصصی در این زمینه ، به مبارزه بپردازد.
اتحادیه اروپا از پیشگامان تمویل مالی پروژه خانه امن شهر مزارشریف در سال 2006 بود. اتحادیه اروپا طرح ارائه پروپوزل خانه امن را در سطح سازمانهای ملی و بین المللی به رقابت گذاشت . ازمیان ده ها سازمان های معتبر بین المللی و ملی فعال در ولایت بلخ ، دفترمنطقوی شمال مرکز تعاون افغانستان ، به عنوان برنده برای پیشبرد این پروژه اعلان گردید.
احساس شادی و ترس توامان برای مسئولین و کارمندان این مرکز به وضوح به چشم می خورد. شادی از قبولی و ترس از شروع کار در محیط خفقان آور و بسته ای که هنوز افکار طالبانیزم و سنت گرایی حجم بزرگی از عقاید مردم را تشکیل می داد و هرآن امکان توقف کار و خطرات احتمالی برای فعالین خانه امن می رفت . حتا این مخالفت از حضور و فعالیت خانه امن د رشهر مزارشریف که یکی از استان های امن و آرام محسوب می شد ، در بین کارمندان دولتی هم وجودداشت ، ولی نکته قابل خوشحالی این بود که یک تعداد انگشت شمار که در پست های کلیدی کار می کردند ، از خانه امن حمایت خود را آشکارا اعلان کرده بودند و این مایه قوت برای دفتر مرکز تعاون افغانستان و کارمندانش به شمار می آمد ، تا به موج مخالف اکثریت توجهی نشان ندهد.
اما با وجود تمام ترس و وحشت اش ، پروژه خانه امن کار خود را در اولین روزهای ماه جنوری سال 2006 میلادی آغاز نمود . 15 ژانویه سال 2006 به عنوان مددکار اجتماعی وارد کار در خانه امن شدم . تیم کاری خانه امن طی هفته اول تکمیل شد و همگی با لایحه وظایف خود آشنایی پیدا کردند. آگاهی دهی از وجود خانه امن و اینکه این مرکز چه کار میکند ، در راس فعالیت ها قرار گرفت. این آگاهی دهی د ردو حوزه باید صورت می گرفت یکی در حوزه ارگان های دولتی و غیر دولتی و دیگری در بین اجتماع .
طولی نکشید که ساختمان آماده و تجهیزات خریداری گردیدو همه چیز برای آغاز عملی یک مبارزه سخت و بزرگ آماده شده بود .
آزاده علوی
فعال حقوق بشر ،
مدیریت خانه امن و دانشجوی کارشناسی ارشد رشته علوم سیاسی