روزی که تولستوی انديشمند و نويسنده بزرگ درگذشت

 20 نوامبر سال 1910 “ لئو نيکلايوويچ تولستوی”  Leo Nikolayevich Tolstoy نويسنده شهير و انديشمند روسيه در 82 سالگي در گذشت . طبق تقويم ميلادی قديم تاريخ مرگ تولستوی هفتم و يا نهم نوامبر بود. لئو  نهم سپتامبر 1838 و در تقويم قديم 28 آگوست اين سال در يک خانواده ارباب ملک در منطقه تولي به دنيا آمده بود و در کودکي مادر و در نوجواني پدر خود را از دست داده بود. وی به دليل مخالف بودن با برنامه های تحصيلی تکراری و بعضا بي ارتباط، دانشگاه را در سال سوم، ناتمام رها کرد. تولستوی همه مراحل زندگي را طی کرد از جمله خدمت نظام وظيفه.

    تولستوی معتقد به “کمال” Perfection بود و مي گفت فرد وقتي به کمال می رسد که جسما و روحا و اخلاقا سالم باشد. وی اين سه عامل را عوامل شادي بخش زندگاني مي دانست.

    تولستوي مخصوصا بعد از ميانسالي، مخالف بهره برداري انسان از انسان شده بود که در روسيه بيش از نقاط ديگر رواج داشت. دوبار سرف هاي املاک خودش را آزاد کرد ولي آنان به دليل ناباوری آنجا را ترک نکردند. (روستايياني که با املاک خريد و فروش مي شدند و ضميمه املاک بودند سرف ناميده مي شدند).

    در زمينه نوشتن داستان عقيده داشت که داستان بايد به گونه اي نوشته شود که خواننده عشق به زندگي پيدا کند و رو به کمال بکذارد و عشق به زندگي يعني عشق به خود و جامعه.

    به باور تولستوي، نويسنده داستان بايد آنچه را که مي نويسند شخصا ديده و تجربه کرده باشد و به عبارت ديگر خود او آن را باور داشته باشد. داستان «آنا کارنينا» تجربه عشق خودش به سونيا بود که بعدا باهم ازدواج کردند.

    تولستوی داستانها و نمايشنامه های متعدد نوشت از جمله: دوران بچگی، نوجوانی، جوانی، آناکارنينا، جنگ و صلح، کوپن جعلی، پدر سرگيوس، آقا و نوکر، قزاقها و ….

    نامه هشدار دهنده او به تزار نيکلای دوم که در سال 1901 نوشته و ارسال شده و در موزه نگهداري مي شود سند بزرگي است از گواه  اوضاع نابسامان روسیه در دوره امپراطوری تزار . تولستوي در اين نامه به تزار هشدار داده بود که اگر آزادی ندهد و دموکراسي برقرار نکند و از شکاف پهناور میان فقير و غنی نکاهد و نظام فئودالی را تعديل نکند جنگ داخلي اجتناب ناپذير خواهد بود و روسيه نابود خواهد شد. همين نامه بعدا باعث تعقيب قضايی او شد.

    تولستوی اواخر عمر از زنش جدا شد  و با قطار از زادگاه خود به صورت پنهانی  خارج شد و در تنهايی درگذشت. وی دارای يازده فرزند بود.