تصورش را بکنید این مرد عرب به چه می اندیشد؟ به چه نظاره می کند؟

عید قربان ( حمام خون)

اینروزها وقتی از کوچه و پس کوچه ها می گذری، می بینی که تمامی قصاب ها دارند چاقو هایشان را تیز می کنند تا به گفته «اسلام» چنان بران شود که بتواند با یک حرکت جان حیوان زبان بسته را بگیرد…

وقتی از علمای اسلامی پرسیده می شود که فلسفه قربانی کردن چیست؟ می گویند این رسم از زمان حضرت ابراهیم بجا مانده …یعنی وقتی که خداوند از ابراهیم خواست تا فرزندش  اسماعیل را در راه خدا قربانی کند .

اگر عملا  اسماعیل قربانی می شد همانطوری که حضرت ابراهیم تصمیم قطعی آن را داشت بعد از آن باید به تاسی  و پیروی از ابراهیم خون جگرگوشه ها در کوچه و خیابانها ریخته می شد ! برخی مفسرین مذهبی عقیده دارند که : لطف الهی شامل حال گشت بجای فرزند دلبند قوچی بزرگ برای ذبح عنایت گردید و به عنوان یادگار ابراهیمی، دین اسلام و خاتم پیامبران نه فقط آن را مشروع قرار داد بلکه بر احیای آن حکم تاکید آمد که در همان روز تاریخی دهم ذی الحجه، عید قربان حجاج کرام و عموم مسلمانان به شرط استطاعت یک گوسفند سالم با شرایط و سن خاصی ذبح کنند.

واقعأ اگر آن قوچ از راه نمی رسید تکلیف ما چه بود باید شاهد این می شدیم که هر ساله عده ای به حج رفته و فربه ترین فرزندانشان را برای قربانی کردن به همراه می بردند تا بمانند ابراهیم در پیشگاه «خداوند» قربانی کنند ؟

بگذریم ، فلسفه دوم مراسم قربانی کردن سیر کردن گرسنه ها است :  می گویند ، یکی از اسرار قربانی سیر کردن گرسنه ها است قرآن در این باره می‌فرماید: از گوشت‌هایی که قربانی می کنید هم خودتان میل نمائید، هم به قانع و معتر بدهید. قانع، فقیری است که به آنچه می گیرد، قانع است. معتر، فقیری است که علاوه بر تقاضای کمک اعتراض هم می کند.

خوب در اینمورد هم که بر خلاف گفته » اسلامی » عمل شده وحتی تکه ای از صدها هزار گوسفند و گاو و حتی شتری که هر ساله روز حج در مکه کشته می شوند به گفته شاهدان عینی همه  بلافاصله  در زیر خاک مدفون می شوند!  در گوشه و کنار کشورهای اسلامی نیز در این روز کشتار بسیاری می شود ولی به غیر از خودنمائی و دادن میهمانی های مفصل و  یا گنجاندن همه گوشت در فریزرهایشان برای مصارف شخصی عملأ گرسنه ای سیر نمی شود .

می گویند: (قربانی) یعنی مال و متاع، تن، سن و وطن همه اینها را به خاطر رضایت خداوند قربان کند و از آنها بگذرد. بطور خلاصه نفس و هوای انسان مانند گوسفند کشته شود تا رضای الهی حاصل گردد. هر ساله صدها هزار حیوان در سراسر ممالک اسلامی قتل عام می شوند ولی هیچ نشانی از کشته شدن » نفس و هوای حیوانی انسان ها » به چشم نمی خورد ! آیا این علما خود به واقع نمی توانند تشخیص دهند که کشتن یک » حیوان » برای انسان ها بمراتب آسانتر از کشتن » هوای نفس شان» است . ؟

وقتی با نگاه انتقادی به این عمل غیر انسانی و قتل عام حیوانات در یکروز اعتراض می کنیم این به اصطلاح علما چاک دهان باز کرده و از فلسفه و احکام اسلامی سخنوری کرده و کسانی را که با این عمل وحشیانه مخالفت می کنند را مشتی نا آگاه و دور از فهم می نامند آنها اعتقاد دارند که : مشتی ناآگاه و دور از فهم و فلسفه احکام و شعائر دینی در اجرای این حکم بزرگ اسلامی (قربانی) ایرادی گرفته و ادعا می کنند که  مبلغ هنگفتی را هر ساله مسلمانان جهت ذبح و قربانی هر سال خرج می کنند ، که با این هزینه می توانند به مراتب بهتر برای مستمندان خیرات کنند .

روضه خوانان دینی معتقدند که : این نوع ایرادها ناشی از جهالت و بی سوادی و دوری از فهم و فلسفه احکام الهی است. این نوع ایرادی را می توان در هر عبادت مالی و بدنی مطرح نمود. البته اگر مفهوم ایمان ودین را بخوبی بدانیم، چنین اعتراضی هرگز پیش نخواهد آمد، و دنبال توجیهاتی پوچ نخواهیم رفت، مفهوم دین وایمان یعنی هر چه الله تعالی از بنده مطالبه کند- آمنا و سلمنا- ایمان آورده برای انجام وظیفه به پای خیزیم.

حال در آستانه یک عید قربان دیگر هستیم ، و در حالیکه در گوشه و کنار دنیا بسیاری از مردم در کشورهائی چون » سودان، ادیتره، سومالی ، اتیوپی و ….از گرسنگی هر روز با مرگ دست به گریبان هستند ، روز عید قربان صدها هزار رأس احشام کشته و در عربستان دفن خواهند شد !

آیا این اسراف نیست؟ آیا این چیزی بیشتر از یک اطاعت و پیروی کورکورانه از کرده » حضرت ابراهیم » است؟  آیا این اعمال حج که هر ساله در مکه برگزار می شود علتی  به غیر از تجارت وگردش ثروت برای کشور عربستان است؟

آیا بواقع ما وارثان به حقی هستیم برای  «حضرت ابراهیم «؟ و آیا این همان راهی است که انسان را به تذکیه نفس می رساند؟

کاش اینچنین بود، ولی نه تنها من بلکه همه حتی همان هائی که از هر ملیتی اکنون در مکه هستند و برای روز عید قربان آماده می شوند و چه آن هائی که در کشورهای خودشان در حال خرید حیوان برای قربانی کردن می گردند همه و همه خوب می دانند که این اعمال فقط برای باور واهی است که به خود بباورانند که آنچه اسلام از آنها خواسته انجام داده اند پس رستگار خواهند شد و درهای بهشت برویشان باز است .

باور اینکه : (یک فرد مسلمان وقتی حیوانی از قبیل شتر و گاو و گوسفند را در راه رضای خدا قربانی می کند در واقع گویا برای تکامل روحی و تربیت تدریجی نخستین درسی به او آموخته می شود که او از قربانی نفیس برای قربانی نفس خویش آماده گردد ) بسیار دور از فهم است ، یعنی برای رسیدن به «تکامل روحی «من به عنوان یک انسان باید خونی ریخته شود در غیر اینصورت من بدان تکامل دست نخواهم یافت؟ این چه تکاملی است که با توحش بدست می آید؟  

مذهبیون ادعا می کنند که ( نظم خداوند همیشه در جهان این بوده و هست و هر چیزی که بیشتر به آن نیاز داشته باشیم خداوند متعال آن را افزونتر می گرداند وبه عوامل و اسباب افزونی آن نعمت انسان را راهنمایی می کند. مانند چاهی اگر آبش روزانه کشیده شود افزونتر و پاکتر می ماند ور نه چشمه هایش مسدود گشته و می خشکد) اگر چنین باشد ، پس چگونه است که در این زمان انسان با کمبود منابع اکسیژن ، آب ، و انقراض بسیاری از گونه های گیاهی و جانوری مواجه شده است ؟ حتی امروزه برای همان احشامی  که هر ساله در مراسم  عید قربان کشته می شوند آب ، علوفه و فضای کافی برای نگهداری شان وجود ندارد ، و در همه دنیا قیمت گوشت قرمز بسیار گران است . آیا زمان آن نرسیده است که متممی به این قانون قربانی کردن زده و بجای قربانی کردن یک جاندار، همه مسلمانان با خود عهد کنند تا حقیقتأ به تذکیه نفس خود پرداخته و به جای گرفتن » نفس » یک جاندار جلوی » نفس» خود را بگیرند؟ 

واقعآ اگر » اسماعیل» قربانی میشد تکلیف ما با اینهمه مجنون چه بود؟