از آنجائیکه سریال » حریم سلطان» طرفداران زیادی در میان ایرانیان دارد تصمیم گرفتیم که مروری بر تاریخ این واقعه تاریخی که حال بصورت یک فیلم خیلی آب و رنگ دار در آمده داشته باشیم-
بخش اول
نام اصلی سریال (سدهٔ باشکوه) به دوران سلطنت سلطان سلیمان اشاره دارد و این مجموعهٔ تلویزیونی، توطئهها و دسیسه هایی را که در حرمسرا و دربار او روی میداد به تصویر میکشد. جزئیات اکثر حوادث و اتفاقاتی که در سریال روی میدهد، واقعیت ندارد اما کلیت حوادث واقعیت تاریخی دارد. سلطان سلیمان در ۲۶ سالگی بر تخت سلطنت نشست. او در پی آن بود که امپراتوری عثمانی را قدرتمندتر و گستردهتر از امپراتوری اسکندر کبیر سازد و به آن وجههای شکست ناپذیر بخشد. در تمام مدت ۴۶ سال سلطنتش، سلیمان به عنوان مقتدرترین سلحشور و فرمانروای شرق و غرب شناخته میشد. در سال ۱۵۲۰، سلیمان در حال شکار بود که از مرگ پدر خبردار شد و بدین ترتیب امپراتوری عثمانی صاحب سلطانی جدید گشت.
سلیمان همسرش، ماهدوران سلطان و پسرش، شاهزاده مصطفی را در کاخ مانیسا ترک گفت و به همراه یار و همدم نزدیکش، ابراهیم پارگایی رهسپار کاخ توپقاپی شد. سلیمان بدون آنکه خود بداند در مسیری قدم گذاشته بود که در نهایت، اوج شکوه و عظمت امپراتوری عثمانی را در پی داشت. در حالی که آن دو در راه کاخ توپقاپی بودند، یک کشتی متعلق به دولت عثمانی از کریمه در قسطنطنیه پهلو گرفته بود و بردگان مسیحی بهاسارتگرفتهشده را به کاخ عثمانی تحویل میداد.
یکی از بردگان که الکساندرا لا روسا نام داشت، دختر یک کشیش ارتودوکس اهل اوکراین بود که قتل پدر، مادر و نامزدش را به هنگام یورش تاتارها به چشم خود دیده بود. این دختر جوان که به اسارت درآمده بود و به کاخ عثمانی فروخته شده بود، بعدها نام خرم را اختیار میکند و آنچنان سلیمان را شیفتهٔ خود میسازد که سلطان حاضر میشود با زیر پا گذاشتن رسوم و عادات پیشین، او را به ازدواج نکاحی خویش درآورد (پس از آنکه تیمور، بایزید را شکست داد و زنش را به اسارت گرفت، سلاطین عثمانی از ازدواج نکاحی خودداری میکردند). خرم برای سلطان پسرانی به دنیا میآورد و از طریق خونریزی و دسیسهچینی در کنار سلیمان بر امپراتوری عثمانی حکمرانی میکند. عشق شدید سلیمان به خرم باعث میشود که راهها برای اعمال نفوذ خرم بر دربار باز باشد.
سریال تلویزیونی حریم سلطان به روابط حاکم بین اعضای خاندان سلطنتی، بهویژه گرفتاریها و رقابتهای رمانتیک آنها میپردازد. عداوت بین خرم سلطان و ماهی دوران سلطان، ترقی خرم از جایگاه یک کنیز به جایگاه سوگلی سلطان، فروافتادن خرم از چشم سلطان پس از به دنیا آوردن مهرماه سلطان، و اوج گرفتن دوبارهٔ او، مضمون اصلی این سریال تلویزیونی را تشکیل میدهد. علاقهٔ وزیر اعظم (ابراهیم پاشا) به یکی از خواهران سلطان سلیمان (خدیجه سلطان) و علاقه نگار خلیفه به ابراهیم پاشا و رابطه پنهانی آنها و انتقام جویی خرم سلطان از ابراهیم پاشا، تنش بین اروپای مسیحی و امپراتوری سنیمذهب عثمانی و فتوحات سلیمان از جمله مضامین و داستانهای فرعی سریال به شمار میآیند.
چهره واقعی زنان دربار عثمانی ( برخلاف آنچه در این سریال نشان داده می شود! )
ادامه دارد